در این مقاله درمییابیم چگونه هابز با بدبینی به طبیعت بشر، دولت مطلقه را برای حفظ امنیت ضروری میداند و در «لویاتان» دولت را همچون انسانی مصنوعی تحلیل میکند که قدرت در دست حاکم تمرکز یافته است.
این مقاله به بررسی نئورئالیسم ایتالیا و تأثیر آن بر سینما و جامعه میپردازد و تحلیل میکند که چگونه این جنبش هنری پس از فاشیسم به روایت واقعیتهای اجتماعی و زندگی قشرهای فراموششده پرداخته است.
نظریههای سیاسی مختلف، بازتابدهنده تصورات متفاوت درباره ماهیت انسان و نقش قدرت دولتی در جامعه هستند. در این بررسی، با تمرکز بر دیدگاههای متفکرانی مانند توماس هابز، آنارشیسم و آموزههای الهیات سیاسی کاتولیسم، رابطه پیچیده میان شرانگاری بشر و سیطره دولت مدرن تحلیل میشود.
در این مقاله، نقطه تضاد دو دیدگاه مارکسیستی و کارل اشمیت در رابطه با تلقی سیاست بهعنوان روبنا یا زیربناو پیامد انتخاب هر دیدگاه، مورد بحث و تحلیل قرار میگیرد.
هدف از این نوشتار بررسی اثر سیمون وی و نیز پرداختن به دیدگاه خارج از عرف در خصوص احزاب و کارکرد آنها درجوامع کنونی است؛ اگرچه نقدهای سیمون وی رادیکال بوده و به نظر میرسد که امکان برچیدن احزاب وجود ندارد لیکن معطوف داشتن توجه به آن خالی از میل به زیست سیاسی بهتر و متکاملتر نیست لذا سعی میشود که برچیدن احزاب را از دیدگاه سیمون وی به فهم رساند.
با وجود اینکه در دوران جنگ سرد عملاً بین قدرتهای بزرگ شرق و غرب جنگی رخ نداد وجنبش عدم تعهد سهمی از این موفقیت را برای خود قائل است اما حکومتهای کشورهای جهان سومی و عمدتاً غیرمتعهد که وابستگی سیاسی به شرق یا غرب را برگزیده بودند عملاً درگیر جنگهای متعدد با یکدیگر شدند. اشتباه در این بود که کشورهای غیر متعهد از وابستگی نظامی اجتناب کرده بودند اما وابستگی سیاسی و اقتصادی را فراموش کرده بودند.
این مقاله از فیلیپ هوپر، به شرح ژستهای معنادار کودکان و نوجوانان فلسطینی با نقاشیهای دیواری اردوگاه الدهیشه که علیرغم شرایط ناگوار، به فضاهای سیاسی و اجتماعی تبدیل شدهاند میپردازد.