دیاکو بهرامی

(کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی سیاسی) 

ماکس وبر به عنوان جامعه‌­شناس حوزه­‌های سیاست، اقتصاد، هنر و دین را مورد کندوکاو قرار داده و میراثی تاریخی به جا گذاشته است؛ به گونه‌­ای که می­‌توان وبر را از معدود افرادی دانست که تعالی این حوزه از دانش بشری را به ارمغان آوردند. از عمده مباحثی که رابطه میان سیاست و جامعه را تحت تاثیر قرار داده، شکل و ماهیت مشروعیتی بوده که به حاکمیت تعلق دارد لذا توجه ماکس متوجه انواع مشروعیت شده که در این خصوص از شیوه­‌های متفاوت فهم رابطه میان فرماندهی و فرمانبری یا به تعبیری ساده‌­تر، رابطه رهبری و اطاعت بحث می‌­کند. همه حکومت­‌ها در پی برقراری نظمی هستند که رسالت خود می­‌دانند و برای پیاده ساختن و اجرای واقعی – یا حتی نمادین آن – نیازمند تبعیت و تسلیم مردمان خویش بوده و هستند اما برای ادامه داشتن، پایداری و حرکت به سوی قدرتِ پنهان و بی خشونت نیازمند ایجاد مشروعیت، نفوذ و اقتدار هستند و این همان نقطه عطفی است که سه ­گانه وبر را نظج می­دهد.

مشروعیت

مشروعیت به نوعی محرکه و لوکوموتیو پیش­برنده دولت‌­هاست و هنگامی که باز تولید نشود، نظم مستقر را متوجه خطر می‌­سازد یعنی«اگر جامعه دچار بحران مشروعیت شود، در نظام اجتماعی موجود هم تغییراتی به وجود می­‌آید. بنابراین، بحران مشروعیت بحران تغییر است» (عالم،۱۳۷۶؛ ۱۰۸).چنانکه امروزه بحث از کارآمدی نظام‌های سیاسی، موضوع فرآیند مشروعیت‌یابی را به تبع خود مطرح می‌سازد و کارکرد مثبت یک نظام سیاسی به مثابه منبع مشروعیت بخش آن نظام مورد تفسیر قرار می‌گیرد؛ ولو اینکه نظام سیاسی مزبور در اصل پیدایش و تثبیت خود به منابع مشروعیتی تکیه نداشته باشد. وبر سه نوع اقتدار (قدرت مشروعیت یافته) را از هم­دیگر تفکیک می‌­کند به قرار قانونی، سنتی و کاریزمایی که ذیلاً خواهد آمد.

الف- اقتدار قانونی

اقتدار قانونی سرشت عقلانی دارد یعنی مبنای آن به قانونی بودن مقرراتی است که به شیوه‌­ای عقلانی و نیز در سازوکاری مناسب وضع گردیده‌­اند لذا رهبرانی که مطابق آن تعیین شده و عمل می­‌کنند، دارای مشروعیتِ قانونی است اما«حاکمیت قانونی با ویژگی‌­هایی شناخته می­‌شود: هر حقوقی، دنیایی انتزاعی از دستور العمل­‌های فنی یا هنجار­ها را تشکیل می‌­دهد، عدالت، تطبیق قواعد عام بر موارد خاص است، درحالی که وظیفه دولت حفظ منافع در چهارچوب قاعده حقوقی، به کمک بازو­های اجرایی است که بدین منظور تاسیس شده‌­اند. رهبر قانونی یا مراجع عالی­‌تر، از جمله رئیس جمهور منتخب مکلف به رعایت مراتب غیر شخصی حقوق و عمل در چهارچوب آن هستند. اعضای گروه که «شهروندان» نامیده می­‌شوند، تنها در چهارچوب پیش‌­بینی شده توسط قانون مکلف به اطاعت هستند»(فروند،۱۸۳؛۲۱۷) لذا مشروعیت قانونی ابتنای بر اجرای مستمر وطایف عمومی دارد که اولاً به وسیله قانون تعیین شده‌­اند و در ثانی در سطوح نهادی مختلف توزیع گشته‌­­اند. این امر مستلزم کسانی است که نه مالک کار بوده و نه مالکیتی بر ابزار کار دارند اما توسط قانون حمایت می‌­شوند، بنابراین می­توان بوروکراسی را عینی‌­ترین نمود مشروعیت (حاکمیت) قانونی تلقی نمود. 

ب- اقتدار سنتی

اقتدار سنتی بر مبنای اعتقاد بر قداست سنت­‌های موجود اما ریشه­‌دار در گذشته است؛ یعنی اقتدار از آنِ فرد انتخاب شده از سوی شهروندان نمی­‌تواند باشد بلکه عموماً متعلق به فردی است که به موجب سنتی برای در اختیار گرفتن قدرت ترغیب می‌­شود لذا« او به نام شخص خودش فرمانروایی می‌­کند و اطاعت از شخص او به عمل می‌­آید و جنبه تعبدی را پیدا می‌­کند.در این حالت، حکومت‌­شوندگان شهروندان نیستند، بلکه یا همتایان‌اند (در حالت پیرسالاری) یا بندگان و رعایا که از یک قاعده یا هنجار غیر شخصی اطاعت نمی­‌کنند، بلکه از یک سنت یا از دستوراتی که به موجب امتیاز سنتی فرمانروا مشروعیت یافته است، اطاعت می‌کنند.»(همان).

 فرمانروای سنتی غالباً رفتار­های خویش و تمیشت امور را بر حسب درایت خویش پردازش نموده و خود را مقید به اصولی از پیش تنظیم شده نمی­‌کند اما این به معنای خودکامگی نخواهد بود چرا در صورت سنت ­شکنی مقاومت­‌ها یا بدتر از آن مخالفت‌هایی را روبه‌­روی خود خواهد دید. قضیه به همین سادگی نیست و «گونه­‌های متفاوتی از حاکمیت سنتی وجود دارد. ابتدایی‌­ترین و شاید اصیل­ترین گونه آن پیرسالاری (ژنوکراسی) است که بنابه رسم، قدرت به مسن­‌ترین فرد تعلق می­‌گیرد و نمونه دیگر «پاتریارکالیسم» یا حکومت یک تن از برگزیدگان قومی است، که در آن قدرت به طرز موروثی در درون یک خانواده معین انتقال پیدا می­‌کند. 

وضع در دو نمونه دیگر یعنی «پاتریمونیالیسم» و «سلطانی» کاملاً فرق دارد. حالت اخیر را در نظر بگیریم. اعضای حکومت شونده رعایا هستند. فرمانروا (سلطان) دارای یک فوج محافظ شخصی است و با واسطه معتمدان و سرسپردگان خود حکومت می­کند ... پاترمونیالیسم را نیز نمونه برجسته حاکمیت سنتی می­داند»(فروند،۱۳۸۳؛ ۲۱۹).

پ- اقتدار کاریزمایی

وبر کایرزما را کیفیت استثنایی شخصی می­داند که واجد یک قدرت فوق طبیعی یا دست کم عادی است که سرنوشت­ساز جلوه می‌کند و عده‌­ای پیرامون وی جمع می­‌شوند یعنی ­«وبر با تکیه بر ویژگی‌­های تنی–روانی برخی از رهبران (شخصیت­‌های) اجتماعی و روانشناسی عوام، معتقد است که آنان از برکت قدرت جذبه­‌ خارق­‌العاده‌­ای که دارند، می‌­توانند گروهی از عوام را مفتون  و محسور خود ساخته، به دگرگونی انقلاب دست بزنند. او راز کلیدی این اعجاز را در نوعی کرامت، استعداد، خصیصه و خصلتی می‌­یابد که اصطلاحاً آنها را«کاریزما» می­‌نامد» (شیخاوندی،۱۳۸۳؛ ۱۴۷). 

نکته مهم اینکه کاریزما فقط متوجه مردان سیاسی نیست بلکه درحوزه­‌های دیگری از جمله هنر نیز وجود دارد اما در سیاست می‌‌تواند در چهرۀ یک عوام­فریب، دیکتاتور یا فرمانده نظامی تجلی یابد. بایستی اظهار داشت که«هر حاکمیت کاریزمایی ملازم خودسپاری توده مردم به شخص رهبر است که گمان می­‌کند برای انجام رسالتی دعوت شده است. بنابراین، مبنایش عاطفی است نه عقلانی چرا که تمام نیروی یک چنین حاکمیتی بر اعتماد، آن هم غالباً بر اعتمادی بی چون و چرا متکی است.

کاریزما، پیوستگی زندگی سیاسی را خواه قانونی باشد یا سنتی، قطع می­‌کند، نهادها را در هم می­‌شکند، نظم موجود و فشارهای اجتماعی معمول را مورد موآخذه قرار می­‌دهد و به جای آن به شیوه نوینی از فهم مناسبات میان انسان­ها دعوت می­‌کند. سلطه کاریزمایی در عین حال به تخریب و بازسازی پردازد. حدود و هنجارها را از خود رهبر به موجب اقتدار شخصی و به تبع رسالتی که گمان می­کند بر عهده دارد، تعیین می­کند»(فروند،۱۳۸۳؛۲۲۰) لذا مشروعیت از وجود رهبر بیرون کشیده می­‌شود.

جمع‌بندی

اقتدار کاریزمایی با نوع قانونی و سنتیِ اقتدار در ستیز به سر می‌­برد چرا که هردوی آنها حدودی مشخص دارند اما اراده رهبر مرز نمی‌­پذیرد و کلام رهبر جای حق و تکلیف را گرفته و همین دلیل اطاعت می‌­شود. اقتدار سنتی در سده بیست و بیست و یک چندان نمودی جاری نداشته است. اقتدار قانونی در بیشتر دموکراسی‌­های امروزی وجود داشته و قانون مبنای قدرت و مشروعیت نظام سیاسی و حاکمان قرار آن قرار گرفته است. اقتدار کاریزمایی نیز عمدتا در دوران مدرن نمود پیدا کرده که تجلی آن در افرادی چون هیتلر وجود داشت.


بیشتر بخوانید

1. فرشتگان قصاب در تئاتر مظلومیت

2. ایران، جامعه تعلیق‌شده

3.«شکر: شیرینی تلخ تاریخ بشر» (انقلاب فناوری در کیفیت و ایمنی محصولات کشاورزی)


منابع

عالم،عبدالرحمن (۱۳۷۶) بنیاد­های علم سیاست،چاپ سوم،تهران: نشر نی

فروند،ژولین (۱۳۸۳) جامعه‌­شناسی ماکس وبر، ترجمه عبدالحسین نیک ­گهر ،چاپ اول،تهران: انشرات توتیا

 شیخاوندی،داور (۱۳۸۳) جامعه‌­شناسی تجدد ماکس وبر،چاپ اول،تهران: نشر قطره