فاطمه سادات کاظمی یزدی
(کارشناسی ارشد مردمشناسی)
شکر، نماد شیرینی و رنج
شکر، این ماده بهظاهر ساده، داستانی پیچیده و پر فراز و نشیب در تاریخ بشر دارد. از کالایی اشرافی در گنجینههای باستانی تا سوختی برای چرخهای سرمایهداری و منشأ رنج میلیونها انسان؛ شکر نهتنها ذائقهها را شیرین کرده، بلکه زنجیرهایی را نیز برای استثمار و بردگی به همراه آورده است. این جستار روایت میکند که چگونه نیشکر، با ریشههایی در خون و رنج، به یکی از تأثیرگذارترین کالاها در جهان دوره استعمار و پس از آن تبدیل شد.
۱. تاریخچه شکر: از عسل تا نیشکر
در دوران باستان، پیش از آنکه شکر به شکل امروزیاش شناخته شود، عسل مهمترین شیرینکننده بود. در قرن هشتم میلادی، تجار مسلمان بذر نیشکر را از هند به سرزمینهای اسلامی آوردند و صنعت تصفیه نیشکر و چغندر قند را توسعه دادند. محصولات این صنعت بهتدریج به دیگر نقاط جهان صادر شد. در قرون نهم و دهم، نیشکر از طریق اندلس به اروپا راه یافت و آوازهاش در میان اروپاییان پیچید. برخی معتقدند جنگجویان صلیبی در بازگشت از سرزمینهای مقدس، نیشکر را به اروپا معرفی کردند.
در اروپا، شکر ابتدا کالایی لوکس و گرانبها بود که در گنجینههای اشرافی نگهداری میشد و تنها در مناسبتهای خاص مصرف میگردید. در سال ۱۰۹۹، شکر سفید برای اولین بار در انگلستان تولید شد، اما تا قرن هفدهم همچنان کالایی تشریفاتی باقی ماند. در سال ۱۳۱۹ میلادی، هر پوند شکر (۴۵۴ گرم) در لندن به قیمتی معادل ۱۰۰ دلار امروزی فروخته میشد. این سابقه اشرافی، همچنین زمینهساز اقبال طبقه متوسط به شکر شد، زیرا تقلید از سبک زندگی طبقات مرفه، عامل فرهنگی مهمی برای عمومیت یافتن مصرف آن بود.
۲. شکر و استعمار: ریشههای رنج
با آغاز دوران استعمار، شکر از کالایی لوکس به موتور محرکهای برای استثمار تبدیل شد. در حالی که اروپا در پی مدرن شدن بود، مزارع نیشکر در مستعمرات به صحنهای از رنج و بردگی بدل شدند. میلیونها آفریقایی به زور از سرزمینهایشان ربوده شده و به مزارع نیشکر در قاره آمریکا منتقل شدند. تنها در دو جزیره باربادوس و جامائیکا، حدود ۹۰۰ هزار برده برای کار در این مزارع به کار گرفته شدند. آنها در شرایطی طاقتفرسا، ساعات طولانی کار میکردند و تنها مزدشان اجازهی ادامه حیات بود. البته بعدها متوجه شدیم که به خیلیها همین «تنها مزد» هم نرسیده بود؛ چه از دو میلیون بردهای که به مزارع شکر در آمریکای جنوبی آورده شدند، در زمان آزادسازی بردگان، تنها ۶۷۰ هزار نفر باقی مانده بودند، آن هم بعد از گذشت سالهای طولانی و زاد و ولد کردنشان.
در دوره بردهداری در مزارع، هم بردگان و هم اربابان شکر را مصرف میکردند. اربابان از آن شیرهای درست میکردند و با آن خوردنیها و نوشیدنیهایشان را شیرین میکردند و لذت میبردند. بهتر از شیره قند، شربت قند بود که بوی بهتری داشت و از کیفیت بالاتری برخوردار بود. شکر، مورد استفاده بردگان سیاه هم بود. اربابان با خوراندن قند به بردگان (کیفیتی پایینتر از شیره قند) در خوراک بردههایشان صرفهجویی میکردند. قند به آنها انرژی لازم برای کار را میداد در حالی که ارزانتر از یک وعده غذایی درمیآمد.
۳. شکر و انقلاب صنعتی: سوخت کارگران
تا دهه 1700 در انگلستان، هلند و آمریکای شمالی برای افرادی که اندکی پول داشتند، شکر به یک ماده متداول و مرسوم تبدیل شده بود. در واقع شکر تبدیل شده بود به سوختی برای چرخیدن چرخ کارخانهها در دوره صنعتی شدن. همان گونه که بردگان در مزارع از شکر برای تامین انرژی و کالری استفاده میکردند، حدود دو قرن بعد مردمانی که فکر میکردند شهروندان آزاد و برابر هستند نیز همین سرنوشت را پیدا کردند. کارگران کارخانهها در زمان استراحت چایی شیرین شده با شکر را به همراه تکهای نان میخوردند. این خوراک هم ارزان بود، هم زمان زیادی برای صرف آن تلف نمیشد و هم شیرین، آرامبخش و مطبوع بود. از قرن 19 ام و در قرن بیستم، تشکلیابی کارگران و برخورداری از حقوقی بالاتر نسبت به گذشته، ساعات کاری به نسبت کاهش یافت و دستمزدها افزایش پیدا کرد. البته این حقوق برای کارگران در آفریقا، آسیای جنوب شرقی و اینگونه کشورها چندان حائز اهمیت نبود و بیشتر برای کارگران در قاره اروپا و آمریکا فایده داشت. اما در همانجا هم تسلط بازار آزاد بر زندگی شهروندان، بحرانهای اقتصادی و هزینههای بالای زندگی، باعث میشد که مردم چندان هم در رفاه نباشند؛ هرچند که نسبت به نقاط دیگری از جهان شاید وضع بهتری داشتند. بنابراین با وجود اینکه بر اساس قانون کار، ساعت کاری رسمی در هیچ کشوری بالاتر از 12 ساعت نیست، و در اروپا معمولا 8 ساعت است، افراد زیادی در کشورهای توسعهیافته یا درحال توسعه هستند که ناچارند بیش از یک شغل داشته باشند و ساعات زیادی را در روز کار کنند. اقتصاد جهانی به گونهای است که مبتنی بر تولید ناخالص داخلی است. هرچه کشوری تولید ناخالص داخلی بیشتری داشته باشد، ثروت بیشتری دارد و امکان بیشتری برای به دست آوردن قدرت، افزایش توان نظامی و پیشرفت در حوزههای مختلف دارد. بنابراین هر کشوری که بتواند بیشتر در هزینههایش صرفه جویی کند، مواد خام ارزانتری بخرد و مالک کار بیشتری باشد، میتواند در عرصه جهانی موفقتر عمل کند. کشورهای مختلف به این منظور روشهای متفاوتی را اعمال میکنند. افزایش درآمدهای مالیاتی، استفاده از نیروی کار ارزان دیگر کشورها، پایین آوردن قیمت مواد خام کشورهای توسعه نیافته و خرید آنها، افزایش نرخ اشتغال و ترغیب زنان به ورود به بازار کار و... است. بنابراین در جهان نابرابر امروز، قدرت و ثروت بیشتر داشتن در عمل مساوی است با استثمار بیشتر و کاستن از ساحتهای دیگر زندگی به نفع بازار. شهروندان امروز باید بیشتر کار کنند و کمتر زندگی کنند تا به طور تناقضآمیزی بتوانند زندگی بهتری داشته باشند. در محیطهایی زندگی میکنند که امکان مولد بودن را از آنها سلب میکند و هرچه بیشتر نیازمند خدمات بیرونی برای ادامه زندگی میشوند. آنها ساعات طولانی مشغول کار، تحصیل و دیگر پیشرفتهای بیسابقه در تاریخ بشریت هستند، بنابراین ناچارند خیلی وقتها غذای خود را از بازار تهیه کنند؛ اما این همیشه ممکن نیست زیرا هزینههای زندگی را به شدت افزایش میدهد. پس ناچارند به غذاهای نیمه آماده و تامینکنندههای کم ارزش انرژی روی بیاورند. شیرینیجات و فرآوردههایی که شکر فراوان دارند یکی از محبوبترین تامینکنندههای انرژی هستند که هنوز هم در زندگی طبقات پایین جوامع نقشی حیاتی دارند. به دلیل نقش شکر در زندگی روزمره شهروندان و وابستگی صنایع غذایی به این ماده، همواره یکی از چیزهایی که قیمت آن کنترل شده و ارزان نگاهداشته میشود شکر است. در ایران شکر تنظیم بازار مرتب از سوی دولت عرضه میشود. گویی شکر یک نیاز حیاتی در تغذیه مردم است و درست همان قدر مهم است که آرد، تخم مرغ، گوشت مرغ و چیزهایی از این قبیل.
۴. شکر در جهان مدرن: از اقتصاد تا سلامت
اما مصرف گسترده شکر هزینههای سنگینی نیز در حوزه سلامت به همراه داشته است. شکر نهتنها به چاقی و دیابت منجر شده، بلکه با افزایش سطح انسولین، انرژی را بهصورت چربی در بدن ذخیره میکند. فروکتوز موجود در شکر مقاومت مغز به لپتین را افزایش میدهد، که به اشتهای کاذب و مصرف غیرضروری کالری منجر میشود. کشورهای هند و چین، که از بزرگترین تولیدکنندگان و واردکنندگان شکر هستند، بالاترین نرخ ابتلا به دیابت را دارند. این کشورها همچنین دارای میانگین بالای ساعات کاری هستند، که نشاندهنده ارتباط میان شکر، کار طولانی و تهدید سلامتی است.
۵. شکر و استمرار استثمار
امروزه ۷۵ درصد از اراضی کشت شکر به نیشکر اختصاص دارد، که عمدتاً در کشورهای فقیر نیمکره جنوبی واقع شدهاند. این کشورها، با سابقه طولانی استعمار، همچنان در چرخه تولید شکر گرفتارند. بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰، بیش از ۱۰ درصد درآمد صادراتی دوازده کشور کمتر توسعهیافته از شکر تأمین شده است. شکر، که روزگاری با بردگی گره خورده بود، هنوز بهنوعی استثمار را در این مناطق بازتولید میکند.
نتیجهگیری: شکر، شیرینی تلخ تاریخ
شکر، از کالایی اشرافی تا مادهای روزمره و ارزان، سفری طولانی در تاریخ بشر پیموده است. اما این سفر با رنج میلیونها انسان، از بردگان مزارع نیشکر تا کارگران امروزی، همراه بوده است. شکر نهتنها اقتصاد جهانی را شکل داده، بلکه با تأثیرات بهداشتی منفی، سلامت انسانها را تهدید کرده است. این ماده، که نمادی از لذت و شیرینی است، در پس خود داستانی از استثمار، نابرابری و هزینههای انسانی پنهان دارد.
بیشتر بخوانید:
1. مدرنیته و هویت: بازتعریفی از خویشتن در عصر سرمایهداری
2. بسیج همگانی و جنگ ایران و عراق
3. از فاشیسم تا نئورئالیسم: چگونگی نیل سینما به واقعیتهای اجتماعی
منابع و مآخذ
- آرونسون، مارک، بودوس، مارینا، ترجمه و تنظیم: شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی (۱۳۹۶)، شکر جهان را تغییر داد: روایتی از سحر، چاشنی، بردگی، آزادی و علم، تهران: نشر چشمه.
- آنستوت، کایل، ترجمه: محمد قاضی (۱۳۵۱)، بردگان سیاه (مندینگو)، تهران: امیرکبیر.
- پیروز، الهام، و نادری، محمود. (۱۳۸۸). بررسی بازار جهانی و داخلی شکر و ارائه راهکار جهت بهبود عملکرد در کشور. بررسیهای بازرگانی، دوره جدید، ۷(۳۶)، ۲-۲۵.
- نصابیان، شهریار، و مقدسی، رضا. (۱۳۸۹). تحلیل بازار شکر در ایران. پژوهشنامه اقتصادی، ۱۰(۲)، ۳۲۷-۳۳۸.
- http://www.foodna.com/fa/newsagency/19714/
- https://kermany.com
- http://www.isfs.ir/amartakhassosi1.htm
- https://tejaratnews.com
دیدگاه خود را بنویسید