فاطمه یوسفی

خلاصه‌ی پیش رو از مقاله‌ای با عنوان بررسی عوامل اجتماعی مؤثر در رفتار انتخاباتی ایرانیان، نوشته‌ی سعید صادقی برگرفته شده است. نوشتار حاضر، در پی بررسی مؤلفه‌های اجتماعی مؤثر بر رفتار انتخاباتی ایرانیان است. 

بیشتر بخوانید:

جورج هربرت مید، پیشگام کنش متقابل نمادین

ارزیابی تأثیر مؤلفه‌ها و ساختار اجتماعی بر سازوکار مشارکت سیاسی و تصمیم‌گیری انتخاباتی یکی از موضوعات موردتوجه در حوزه‌های مختلف علوم اجتماعی از جمله جامعه‌شناسی سیاسی و روان‌شناسی اجتماعی است. رفتار انتخاباتی در واقع شیوه‌ی رفتار احزاب و نامزدهای انتخاباتی و نیز رأی‌دهندگان و نحوه‌ی تعامل میان آنها در خلال انتخاب نامزدها است. تحقیقات مربوط به رفتار انتخاباتی در ایران اغلب به‌صورت محلی صورت می‌گرفتند؛ اما در مقاله‌ی حاضر با استفاده از تجارب سایر کشورها، برخی جنبه‌های رفتار اجتماعی در سطح کلان مورد بررسی قرار می‌گیرد که عوامل اجتماعی مؤثر مهم‌ترین سطح مورد تحقیق است. عوامل اجتماعی را می‌توان مؤلفه‌هایی مانند: پایگاه طبقاتی، هویت قومی و دلبستگی ناحیه‌ای، مولفه‌های جمعیت‌شناختی در نظر گرفت. 


موقعیت اقتصادی و پایگاه طبقاتی

موقعیت اقتصادی و پایگاه طبقاتی افراد الگوهای متفاوت رأی‌دهی را ایجاد می‌کنند. به طور مثال کارگران صنعتی به احزاب سوسیالیست و کمونیست بیشتر گرایش دارند و به‌طورکلی طبقه‌ی کارگر و متوسط بر اساس تعلق طبقاتی خود رأی می‌دهند. بسیاری از نامزدهای انتخاباتی سعی می‌کنند با شعار رهایی با موضوعات رفاهی و اجتماعی رأی طبقات پایین را به دست آورند. 



از همین رو می‌بینیم، در انتخابات نهمین دوره‌ی ریاست‌جمهوری، یکی از نامزدها با استفاده از سؤگیری منفی مردم نسبت به صاحبان ثروت با تبلیغ علیه نابرابری اقتصادی و شعار توزیع عادلانه‌تر ثروت برنده‌ی انتخابات شد. همچنین بررسی مقایسه‌ای میزان مشارکت انتخاباتی ایرانیان در نواحی مختلف کشور نشان می‌دهد ساکنان محیط‌های کوچک، مشارکت بیشتری دارند که از یک طرف نشانه‌ای از فراوانی نیازهای آنها و از سوی دیگر بیانگر امید آنها به عملکرد نظام انتخاباتی است.


عوامل قومیتی

عوامل قومیتی یکی دیگر از عواملی است که زمینه‌ی مشارکت انتخاباتی را در مناطق ایران فراهم می‌کند. استفاده‌ی تعدادی از نامزدها از شعارهای مربوط به حقوق اقوام نظیر ایجاد فرهنگستان زبان محلی، آموزش زبان محلی در مدارس و ارائه‌ی برنامه‌های اقتصادی مناسب با هر قوم نشان از اهمیت حقوق شهروندی و اقلیتی در رفتار انتخاباتی است و افراد هر منطقه به نامزدی که به مسائل مربوط به ناحیه، قومیت و یا اقلیت دینی آنها توجه دارد رأی می‌دهند؛ البته وابستگی قومی ممکن است تحت‌تأثیر عوامل جمعیت‌شناختی، اجتماعی، تعلقات مذهبی، شغل افراد قرار گیرد، به طور مثال باتوجه‌به شرایط خاص کشور در دوره‌ی انتخاباتی یازدهم ریاست‌جمهوری به رقم اینکه قالیباف و جلیلی به استان‌های خراسان تعلق داشتند، اما روحانی در هر سه استان بیشترین رأی را کسب کرد. با تأمل در رفتارهای ریشه‌گرایانه می‌توان ریشه‌ی آن را در محرومیت نسبی و توزیع ناعادلانه‌ی امکانات یا احساس محرومیت نسبی دانست که باعث می‌شود ساکنان مناطق، نماینده را از طایفه‌ی خود انتخاب کنند. 

بیشتر بدانید:

آزارگری در لباس علم


ویژگی‌های سنی و جنسی

ویژگی‌های سنی و جنسی نامزدها از یک سو و رأی‌دهندگان از سوی دیگر، مؤلفه‌ی موردتوجه بعدی است. به‌طورکلی هرم جمعیتی کشور نشان می‌دهد ۶۰% جمعیت زیر ۳۰ سال سن دارند. از همین رو بسیاری از احزاب تبلیغات و برنامه‌های انتخاباتی خود را بر اساس علایق و نیازهای این گروه سنی تنظیم می‌نمایند. جنبه‌ی دیگر ویژگی‌های جمعیتی رفتار انتخاباتی را می‌توان به شیوه‌ی مشارکت زنان در رفتارهای انتخاباتی و رویکرد جامعه نسبت به انتخاب‌شدن آنها مشاهده کرد. با اینکه زنان می‌توانند تقریباً در همه‌ی انتخابات جزو نمایندگان باشند؛ اما ترکیب جنسیتی دور‌های مختلف نشان می‌دهد جامعه‌ی ایرانی نسبت به انتخاب‌کردن زنان اقبال زیادی نشان نمی‌دهند.



زنان به طور میانگین در همه‌ی دوره‌های انتخاباتی مجلس، حدود ۸%  ثبت‌نام‌کنندگان را تشکیل می‌دهند؛ اما فقط حدود ۳% صندلی‌ها را به خود اختصاص می‌دهند. این نشان می‌‌دهد که هنجارها و ارزش‌های اجتماعی هنوز اجازه‌ی انتخاب زنان برای تصدی منصب نمایندگی مجلس را نمی‌دهند. بیشترین اقبال به حضور زنان در مجلس برای شهروندان تهران است. شاید مهم‌ترین علت اقبال اندک به زنان به‌ویژه در مناطق غیر از تهران به این تفکر بازمی‌گردد که نقش نماینده عبارت است از چالش و چانه‌زنی با دولت و سایر نمایندگان برای جذب بودجه و امکانات برای حوزه‌ی انتخابیه خود که این یک عمل مردانه تلقی می‌‌شود و زنان در انجام این امور ناتوان هستند.
در نتیجه‌ی بررسی رفتار انتخاباتی ایرانیان گفته شده عوامل
جمعیت‌شناختی، اجتماعی و سیاسی در شکل‌گیری رفتار انتخاباتی موثر است.
عواملی نظیر شبکه‌های شغلی و هویت‌یابی جدید هم روی عملکرد رفتار انتخاباتی اثر می‌گذارد. از این رو شهروندان استان‌های مرزی و محروم، برای توزیع عادلانه‌ی ثروت اهمیت بیشتری قائل می‌شوند؛ اما برای شهروندان شهری به‌خصوص طبقه‌ی متوسط شهری، آزادی‌های مدنی و سیاسی دارای اهمیت است. با این حال باید این نکته را مورد توجه قرار داد که اگر هر کدام از این گروه‌ها از تأمین منافع توسط نماینده‌ی خود ناامید شوند یا کشور را در خطر ببینند، در جهت جابه‌جایی قدرت سیاسی عمل می‌کنند و حمایت خود را از نمایندگان برمی‌گیرند.