ماکس وبر در مقالهی «اخلاق پروتستان و روح سرمایهداری» که در قالب یک کتاب درآمده است، سعی دارد تا حد امکان نقش نیروهای مذهبی را در تکوین کمی و کیفی روح سرمایهداری مشخص کند.
کتاب قواعد روش جامعهشناسی امیل دورکیم در سال 1895 منتشر شد. دورکیم در «قواعد روش جامعهشناسی» خود تصمیم گرفت موضوع و روش خاصی را برای علم جامعهشناسی ابداع کند.
در این مقاله قصد داریم یکی دیگر از نامداران کلاسیک علوم اجتماعی جورج زیمل را به شما معرفی کنیم. این متفکر پدیدههای خرد جامعه را برای فهم ساختارهای کلان اجتماعی مورد بررسی قرار داده است. نمونهای از این پدیدهها: مفهوم کنش متقابل، مد و فرد است.
کارل مارکس بهعنوان یکی از شخصیتهای مهم کلاسیک علوم اجتماعی شناخته میشود. رسالت اصلی او پایاندادن به استثمار کارگران با براندازی سرمایهداری و حرکت به سمت کمونسیم بود.
ماکس وبر در مقام متفکری بزرگ علاوه بر اینکه در علوم اجتماعی الخصوص جامعهشناسی اثرگذار بود بلکه در اقتصاد، سیاست و دینهم نظریات فاخر و تعمقبرانگیزی از خود به جای گذاشت.
ماکس وبر یکی از متفکرین کلاسیک علوم اجتماعیاست که در زمینههای مختلفی اعم ازسیاست، دین، اقتصاد و...آثار برجستهای از خود به جا گذاشته است. در ادامه با شرح مختصری از زندگینامه و مکتب فکری این اندیشمند بزرگ آشنا خواهید شد.
عصر روشنگری را میتوان سر منشأ جامعهشناسی مدرن در نظر گرفت. درواقع این دوره در اثر رشد عقل و علم، کنار گذاشتن اقتدار سنتی و رقمزدن نظام اجتماعی جدید، سنگ بنای انقلابهای سیاسی مانند: انقلاب صنعتی را بنیان نهاد.
پیشینهی تفکرات و نظریههای کلاسیک جامعهشناسی با دانش آموختگانی چون نیکولوماکیاولی آغاز شده و توسطجان لاک، ژان-ژاک روسو و تامس هابزو...ادامه یافت. همچنین این نظریهپردازان جنبش جدیدی تحت عنوانعصر روشنگری را پایهریزی کردند.
سن سیمون بهعنوان یکی از متفکران مطرح اجتماعی اندیشههای ساختاریافتهای دربارهی جامعه و نظم نوینی که از آن نام میبرد دارد از جمله اینکه معتقد بود میتوان ساختار جامعه را بررسی و قوانین حاکم بر آن را کشف کرد.