امیرعماد فراهانی
آنتونیو فرانچسکو گرامشی یکی از متفکران، سیاستمداران و روشنفکران قرن بیستم ایتالیا بود. متفکری که زندگی کوتاه و متلاطمی داشت؛ ولی در همین زمان محدود و مختصر، باوجود مصائب بسیار، مطالعات فراوانی داشت و آثار درخشانی منتشر کرد.
گرامشی در سال ۱۸۹۱ در خانوادهای از طبقهی متوسط رو به پایین جامعه، در ساردینیای ایتالیا متولد شد. در دوران کودکی به دلیل مشکلات مالی اغلب درحال نقل مکان بود و در مدارس متعددی تحصیل کرد. در سال ۱۸۹۸ پدر آنتونیو به زندان افتاد، و او تا سال ۱۹۰۴ نزد برادر بزرگتر خود روزگار گذراند و تحتتأثیر عقاید سوسیالیستی او قرار گرفت. آنچه جهانبینی او را ساخت و خط مشیهای او را شکل داد، احساس بیعدالتی و درک مشقت مردم و بیاعتناییهای فراگیر نسبت به آنها بود.
بیشتر بدانید:
کنارهگیری از سوسیالیست تا بنیانگذاری کمونیست
متفکران معاصر بسیاری بهشدت از گرامشی تأثیر گرفتهاند. از جمله مشهورترین و پرآوازهترین آنها: نوام چامسکی، پوالنزاس، آلتوسر، ادوارد سعید، جودیت باتلر و جلال آلاحمد هستند. گرامشی در سال ۱۹۱۲ به حزب سوسیالیست ایتالیا پیوست. در سال ۱۹۱۹ در اثر انشعاب از حزب سوسیالیست، حزب کمونیست ایتالیا به رهبری پالمیرو توتی و امادیو بوردیگا تأسیس شد. ریشهی این مجادلهی درونحزبی و در نتیجهی آن جدایی گروهی از افراد حزب، با شروع جنگ جهانی اول (۱۹۱۷-۱۹۱۴) و بعد طرفداری منشعبین از انقلاب بلشویکی (۱۹۱۷) روسیه است.
حزب سوسیالیست از سیاستی که ایتالیا در جنگ بهره برد، پشتیبانی کرد. ایتالیا در اوایل سال ۱۹۱۵ با اعلان جنگ علیه اتریش درکنار متفقین وارد جنگ شد. پس از پایان جنگ، با آنکه به ظاهر از جنگ با پیروزی خارج شده بود؛ ولیکن از درون همانند موریانه در طی سالهای جنگ، جامعه و اقتصاد خود را خورده بود. ایتالیا بعد از جنگ، صحنهی کشمکش و منازعهی میان زحمتکشان و طبقهی حاکم بورژوا بود. نظام بورژوازی ایتالیا مانند ساختمانی در حال فرو ریختن بود. احزاب بورژوا منفعل بودند و این امر هر روز بر قدرت حزب کمونیست میافزود.
در انتخابات نوامبر سال ۱۹۱۹ حزب سوسیالیست موفق به کسب ۱۵۶ کرسی در پارلمان شد. بحران اقتصادی هر روز وخامت اوضاع را بیشتر میکرد و هر روز تولید کالا کمتر و تولید بیکار بیشتر میشد. حزب هیچ برنامهای برای تسخیر قدرت و انقلاب با وجود شرایط بحرانی نداشت. نخست وزیر وقت ایتالیا جیووانی جولیتی (Giovanni Giolitti) سیاستی سازشطلبانه، با عناصر اصلاحطلبی که در رهبری حزب بودند پیش گرفت و تحولات انقلابی را به تسامح و مماشات کشاند. بورژوازی ایتالیا بیش از آن، از احتمال وقوع انقلاب سوسیالیستی هراسان بود که بخواهد به سیاستهای سازشطلبانه اکتفا کند. به همین سبب طبقهی حاکم، برای حفظ قدرت، تعداد گروههای ضربتی فاشیستی خود را افزود. موسولینی از حمایت مستقیم بورژوازی برخوردار بود و توانست به تدریج قدرت را غصب کند و پایههای حکومت دیکتاتوری فاشیستی خود را بنا کند. در سال ۱۹۲۰ کارخانهی فیات ایتالیا دست به اعتصاب زد، و در این هنگام گرامشی با حمایت از آنها، از موضع حزب انتقاد کرد. گرامشی معتقد بود ایتالیا نیازمند یک حزب چپ رادیکال است و بدین ترتیب از حزب سوسیالیست کناره گرفت و حزب کمونیست را بنیانگذاری کرد.
دفترهای زندان، مقاومتی در برابر فاشیستها
در سال ۱۹۲۴ گرامشی بهعنوان نمایندهی حزب انتخاب شد. در این دوره با وجود بیثباتیهای سیاسی، فعالین فاشیستی هر لحظه دولت را به سرنگونی تهدید کرده و با لباسهای فرم در شهر پیادهروی میکردند. در نتیجهی فشارهای آنها پادشاه پذیرفت که از قدرت کنارهگیری کند و موسولینی بهعنوان نخستوزیر، قدرت را در اختیار گرفت. پس از قدرتگرفتن، موسولینی به سرکوب احزاب مختلف پرداخت و بدین ترتیب آنچه از دموکراسی باقیمانده بود زیر پای فاشیستها لگدمال شد و از بین رفت.
بیشتر بدانید:
دولت موسولینی فعالیت کلیهی احزاب سیاسی را ممنوع، روزنامههای مخالف را تعطیل، و رهبران گروههای مخالف را یکی پس از دیگری دستگیر کرد. از این جریان تسویه و یکدستسازی، گرامشی در امان نماند و دستگیر شد. در سال ۱۹۲۶ گرامشی در دادگاهی پر سروصدا محاکمه شد و به بیست سال زندان محکوم شد. گرامشی یکی از مشهورترین آثار خود را در دوران محکومیت خود، با نام «دفترهای زندان» را در حالی نوشت که تحت سانسور و نظارت مقامات زندان بود. او در نامههایی که برای خانوادهاش مینوشت، مکرراً به مطالعات و نوشتههای خود اشاره میکرد؛ آثاری که آنان را تکیهگاه و مقاومتی در برابر آزارهای جسمی و روحی فاشیستها میدانست.
دیدگاه خود را بنویسید