پارسا شامحمدی و فرزام فتحی
چه بهصراحت ذکر شود یا نه، «تصور» نقشی کلیدی در جنبشهای اجتماعی ایفا میکند. نارضایتی مردم از آنچه که هست، تصور آنها از اینکه زمانی چقدر شرایط بهتر بود، یا اینکه اوضاع چگونه خواهد شد، غالباً از جنبشهای اجتماعی حمایت میکند. جنبشهای اجتماعی میتوانند متعاقباً تصورات جدیدی را برای مردم به ارمغان بیاورند.
پس از تعریفکردن مفهوم «تصور» و «جنبشهای اجتماعی» که در تحقیق پیش رو مطرح میشوند، ما به بررسی ادبیات تحقیق در سه محور اصلی میپردازیم: الف) نقش علیت در ارتباط میان جنبشهای اجتماعی و تصور؛ ب) ارتباط میان هویتهای جمعی، جنبش اجتماعی و تصور و ج) منابعی که از تصور و جنبشهای اجتماعی حمایت میکنند. در نهایت با برجستهسازی هر چه بیشتر ابعاد تحلیل از پویاییهای تصور که امکان دارد راههای جدیدی برای آنالیز خط سیر جنبشهای اجتماعی باز کند، بحث را به اتمام میرسانیم.
بیشتر بخوانید:
دیباچه
چه بهصراحت ذکر شود یا نه، «تصور» نقشی کلیدی در جنبشهای اجتماعی ایفا میکند. نارضایتی مردم از آنچه که هست، تصور آنها از اینکه زمانی چقدر شرایط بهتر بود، یا اینکه اوضاع چگونه خواهد شد، معمولاً از جنبشهای اجتماعی حمایت میکند. جنبشهای اجتماعی میتوانند متعاقباً تصورات جدیدی را برای مردم به ارمغان بیاورند؛ بنابراین جنبشهای اجتماعی معمولاً با تصورات جمعی و آنچه که خواهان دستیابی به آن هستند، همراه است.
جنبشهای اجتماعی کمابیش میتوانند بهعنوان «چالشی جمعی، سازمانیافته، مستمر و غیرنهادی علیه اتوریتهها، صاحبان قدرت، یا باورها و اعمال فرهنگی» تعریف شوند. جنبشهای اجتماعی میتوانند در مقیاسهای متفاوت، از مقیاس محلی (نظیر ابتکاراتِ باغبانی اشتراکی [1]) تا ملی (جلیقه زردها [2]) و فراملی (جنبش شورش علیه انقراض [3]) به راه افتند؛ آنان از فنون متفاوتی استفاده میکنند (تظاهرات، اعتصابات، تحصنها، گردهماییها، تنظیم دادخواست، کمپینهای تأمین وجه جمعی، مانیفستها، پروپوزالهای سیاسی، ارتیویسم (هنرکنشگرایی) [4]، رسانههای اجتماعی و غیره)؛ و در سطوح متفاوتی از تمرکزیابی جمعیت، از پراکنده تا متمرکز، عمل میکنند.
تصورکردن بهمثابهی فرایندی فهمیده میشود که طیِ آن مردم موقتاً از اینجا و اکنون جدا میشوند تا به گذشته، جهانهای آلترناتیو یا آینده بپردازند. در واقع نیرویی است تکرارشونده که فرهنگ و منابع متنوعی که مردم از آن الهام میگیرند آن را تغذیه کرده و چهبسا آن را محدود میکنند.
اگر چه نظریههای مربوط به جنبشهای اجتماعی اهمیتهای متفاوتی برای مفهوم «تصور» قائل میشوند؛ اما بهندرت تصور بهعنوان مرکز ثقل جنبشهای اجتماعی موردمطالعه واقع میشود. ما این ادبیات تحقیق را در سه محور بررسی خواهیم کرد: 1- نقش علیت در ارتباط بین جنبش اجتماعی و تصور؛ 2- ارتباط میان هویتهای جمعی، جنبش اجتماعی و تصور و 3- منابعی که از تصور و جنبشهای اجتماعی حمایت میکنند. ما محققان آینده را دعوت میکنیم تا با دقت به بررسی نیروی محرکهای که «تصور» به کمک آن در خط سیر جنبشهای اجتماعی مشارکت میجوید، بپردازند.
جنبشهای اجتماعی و تصور، در نسبت با گذشته و آینده
تصورکردن فرایندی است که مردم را قادر به فاصلهگزینی از شرایط حالِ حاضر کرده تا به کاویدن گذشته، آینده و امکانهای جایگزین بپردازند. بدین منظور، تصورکردن به مردم و اجتماعات این امکان را میدهد تا از پیکان تغییرناپذیر زمان فرار کنند، و به گردِ اهدافی که به هنگام تصورکردن (imagining) خلق میکنند، در باب آنچه بوده، آنچه میبایست باشد یا نباید باشد، بهاتفاق نظر برسند.
تغییرات در شرایط حالِ حاضر - نظیر ترکیدن ناگهانیِ حباب وامهای کمبهره در سالهای 2007-2008 که منجر شد مردم در پرداخت تسهیلات رهنی خود قصور کنند میتواند بهعنوان برانگیزانندههایی برای تصور آخرالزمانی از آینده عمل کند. با این وجود، اگر چه جنبشهای اجتماعی به وسیلهی رویدادهای مشخصِ حال حاضر برانگیخته یا راه انداخته میشوند، اما آنها از عدم پدیدار نمیشوند؛ این جنبشها گذشته، حال و آینده دارند.
با قراردادن «تصور» در قلب جنبشهای اجتماعی، به نفع اندیشههای فرایندی نسبت به مقولهی تاریخ از نگرشهای سلسلهوار و جبرگرایانه به آن فاصله گرفته و دورتر میشویم. نهتنها گذشته، تصور مردم از آینده را قاببندی میکند (چهبسا این تصور میتواند آرمانشهر یا ویرانشهری باشد، نظیر هنگامی که نوستالژی ملی جنبشهای alt-right movements را به خیزش وا میدارد)؛ بلکه حال و آینده خوانشی نیز ازخود گذشته ارائه میدهند (نظیر زمانی که شرکتهای تعاونی خود به راهی برای حرکت به سمت آیندهای یوتوپیایی تبدیل شدند که دعوت به خوانشی جدید از گذشته، در مصر پساانقلابی میکردند).
مفهوم «پیشآگاهی [5]» فرایندی را تعیین میکند که طیِ آن آیندههای متصّور میتوانند گذشتهی تاریخی را از نو شکل دهند. در واقع یادآوری جمعی که مرکزیت بسیاری از جنبشهای اجتماعی است، نوعی کنش برسازنده است که به سمت آیندههای متصور معطوف است؛ بنابراین در بررسی مذاکرات پارلمانی فرانسه، سنت لوران [6] شرح میدهد که چگونه آیندههای جمعی متصور، کنش سیاسی را بنا مینهند و از روایتهای برگزیده از گذشته سرچشمه میگیرند. در بافتار اعتراضات ریاضتی در ایرلند، پاور [7] نشان میدهد که چگونه مردم از تجارب گذشته خصوصیسازی و خشونت برای برساخت آیندهی ویرانشهری نئولیبرال، به جهت مانعشدن از آن استفاده میکنند. تئوری بینهایت در جنبشهای اجتماعی [8] قصد دارد تا به این چرخهی دائمی میان یادآوری و تصورکردن دست یابد که بر احساس بیعدالتی و محرومیت نسبی در زمان حال اثر میگذارد و میتواند جنبشهای اجتماعی و آشوبهای مدنی را ترغیب کند.
جنبشهای اجتماعی بسط، توسعه، و عینیت مییابند، درحالیکه سایر اجزا محو میشوند و بهتدریج از میان میروند؛ چنین پدیداری به جنبش دیالوژیک در طول دورههای بیثبات تاریخی اشاره میکند.
بیشتر بخوانید:
جنبشهای اجتماعی، تصور و مسئلهی ما و دیگری
«تصور» نقشی مرکزی در شکلدهی و پیشبرد جنبشهای اجتماعی دارد چراکه مردم را قادر میسازد تا تصویری از (ما جمعی) را در خویش زنده نگه دارند و بازنماییهایی از (دیگریِ متفاوت) بسازند.
با تصور اینکه چهچیزی مردم را در جنبشهای اجتماعی متحد میکند، هویتهای اجتماعی و جمعیای نیز برساخته میشود. این تصور میتواند در مقیاس ملی به شکل «جامعهی خیالی» پدیدار شود، علیالخصوص هنگامی که با «دیگریای خیالی» مواجه میشوند که بهعنوان امری مخرب برای پروژه مشترکشان قلمداد میشود، نظیر هنگامی که صربستان تصور کرد پیوستن به اتحادیهی اروپا میتواند در آینده تهدیدی برای هویت ملی آنها باشد؛ یا هنگامی که تصلب و تعصب در بهتصویرکشیدن آیندههای مشترک وجود دارد، امکان بازشناسی دیگری سلب میشود. همچون مواردی از ضدیتهای دیرین (مانند فلسطین - اسرائیل، یونان و ترکهای اهل قبرس). در بعضی مواقع علیرغم وجود تاریخی از ضدیت، شهروندان میتوانند در زمان خیزش به یکدیگر بپیوندند، نظیر مورد بحران اقتصادی ایرلند که مردم از طریق روایت معاصی و رنجهای مشترکشان، احساس اتحاد کردند.
در سطحِ مافوق کشور، در تضادهای ملی و فراملی، مردم به «تصور سیاسی» مشغول میشوند تا تصویری از «ما» و «دیگران» بسازند که میتوانند در راستای اهداف سیاسی به خدمت گرفته شوند. ممکن است گروهی از مردم که بهمثابهی «ما» از برخی تصورات مشترک پدیدار شدهاند منجر به پدیدآیی جنبشی اجتماعی شوند، بهعنوانمثال در مورد کنشگری غذا [9] چنین بود. «دیگری» میتواند همچنین بهمثابهی سیستمی اجتماعی اقتصادی که ما را در معرض خطر قرار میدهد پنداشته شود، نظیر مورد کمونیسم در رومانی که برساختن هویتِ ملی و آینده، وابسته به فاصلهگیری از سیستمی بود که بهعنوان سیستم سرکوبگر «دشمن نژاد بشر» انگاشته شد. در چکسلواکی سابق، قطع ارتباط میان خواستهای پابرجای کمونیسم و تصورات شخصی مردم، جنبش اجتماعی را تسریع کرد و منجر به انقلاب مخملی شد. اعتراضات اخیر بر علیه نئولیبرالیسم در ایرلند نشان داد که برساختی از ما در برابر «دیگری سیستماتیک» وجود دارد که کشور را از بین میبرد و شهروندان را به دو گروه تقسیم میکند؛ افرادی که از این رخداد سود میبرند و سایرین.
این مطالعات در کنار یکدیگر نشان میدهند که چطور زندگی جمعی بهگونهای سمبلیک از طریق تصورکردن تجربه میشود، و چگونه تصورات متنوع از ما، دیگران و آیندهی جمعی میتواند تغییر در ساختارهای اجتماعی موجود را مهیا سازد.
جنبشهای اجتماعی، تصور، و مصنوعات
مصنوعات فرهنگی میتوانند بستری بسیار کارآمد به وجود آورند که بهواسطهی آن تصور میتواند منتقل، به اشتراک گذاشته و جهت داده شود؛ از این مصنوعات همچنین میتوانند برای کنترل تصور مردم و کنش اجتماعی، بهمثابهی پروپاگاندا استفاده شود.
تصورات جمعی یا فردی میتوانند در مصنوعات فرهنگی نظیر هنر، رمانها، فیلمها، بازیهای ویدئویی، واقعیتهای مجازی و غیره عینیت یابند و بنابراین بخشی از جهان مادی میشوند که در عوض، تصورات جدیدی را پرورش میدهند. این موضوع موجب انتشار رؤیاهای کموبیش یکپارچه میشود که به کمک آن مردم میتوانند تجارب خیالپردازانهای که منجر به تحریک کنش جمعی میشود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند؛ یا هنگامی که مردم از اقصینقاط جهان به رسانهای واحد دسترسی پیدا میکنند، «تصور جغرافیایی» پدید میآورد که عامل حرکت و جنبش تودهی عظیمی از انسانها خواهد بود.
خیالِ آرمانشهر و ویرانشهر به شکل آشکاری در الهامبخشیدن به جنبشهای اجتماعی در سراسر تاریخ مؤثر بوده است. درحالیکه ادبیات علمی - تخیلی جای پای خود را در الهامبخشیدن به ابداعات تکنولوژی محکم کرده است، اخیراً تصورات اقلیمی - تخیلی [10] بهمثابهی ژانرِ برجستهای پدیدار شد که امید دارد تا با نشاندادن تصاویری از آرمانشهری دارای آیندهای سبزتر یا بالعکس با بهتصویرکشیدن ویرانشهری با شرایط اقلیمی آخرالزمانی، مخاطبان خویش را تحتتأثیر قرار داده تا اقدام به کنشگری کنند.
بیشتر بخوانید:
باتوجهبه نقشی که مصنوعات در چگونگی تصور ما از جهان دارند، کنترل در دسترسی به مصنوعات فرهنگی میتواند به شکلی سیستماتیک به تصورات ما در مسیری مطلوب جهت دهد؛ سوءاستفاده از تصاویر (انتشار هنر موافق رژیم و سانسور آثار طرفدار براندازی) در نازیسم و استالینیسم برای تقویت سیستمهای ایدئولوژیک ستمگر استفاده شد، درحالیکه معترضان در قاهره در طول بهار عربی از هنر خیابانی برای مقاومت در برابر رژیم ظالم استفاده میکردند. آثار تخیلی میتوانند در نهایت مردم را از چنین پویاییهایی آگاه سازند - رمان 1984 اورول میتواند با نشاندادن اینکه سانسور چگونه میتواند تصوّر از آینده را محدود کند بهعنوان منبعی برای مطالعهی تاریخ بکار رود.
بنابراین، مصنوعات فرهنگی نقشی کلیدی در رواج تصوّر تولید شده، و حمایت از جنبشهای اجتماعی دارند.
نتیجهگیری: سیر تکوین جنبشهای اجتماعی و قوهی تصوّر
بنابراین، تصورات جمعی و جنبشهای اجتماعی در بهترین شکل خود میتوانند از طریق پویاییهای دیالوگی میان گذشته و آینده، خود و دیگری، تصوّر عینی (مادی) و مشترک که محصول خیالبافیهای مصنوعات فرهنگی و شخصی است، فهمیده شود. بر این مبنا قصد داریم این تحلیل را بهپیش ببریم.
در ابتدا «تصور» ممکن است بیشتر به شکلهای متمرکز یا غیرمتمرکز در جنبشهای اجتماعی مشارکت جوید. جنبشهای اجتماعی خودجوش که مردم در آنها حولِ محور احساس مشترکِ بیعدالتی متحد میشوند، نظیر موارد جلیقه زردها یا جنبشهای تسخیر، جنبشهایی هستند که معمولاً متشکل از تصورات چندپاره و چندصدایی خواهند بود و در تضاد با جنبشهای اجتماعیای هستند که تصورشان از آینده که بهصورت جمعی مشترک بوده و گاهی بهصورت مرکزگرایانه است آنها را تحت نظارت قرار میدهد نظیر آنچه در شوروی اتفاق افتاد.
حتی هنگامی که جنبشی اجتماعی هدف مرکزی واضحی داشته باشد، نظیر همهپرسی استقلال اسکاتلند، گروهها و افراد میتوانند تصورات بسیار متفاوتی از اینکه آیندهی دولت پسااستقلال چه باید باشد، داشته باشند. دوم، «تصور» میتواند جنبشهای اجتماعی را به اشکال مختلفی تقویت کند: میتواند هدفی مشخصاً تعریفشده و عینی پیشنهاد دهد (نظیر کاهش مصرف گوشت) یا هدفی انتزاعیتر که بهمراتب کمتر مستلزم کنشگری مستقیم است (نظیر مبارزه برای جهانی منصفانهتر)، را عرضه کند. سوم، «تصور» برانگیخته یا تولیدشده در جنبشهای اجتماعی میتوانند ظرفیتی مثبت - نظیر هنگامی که آیندهای بهتر هدفگذاری شده است - یا ظرفیتی منفی - نظیر هنگامی که طرد وضعیت فعلی امور یا ترس از آیندهای ویرانشهری عموماً به جنبشهای اجتماعی جهت میدهند (نظیر آنچه در بهار عربی و اعتراضات ایرلند رخ داد)- داشته باشند.
سیر تکوین جنبشهای اجتماعی به دنبال «تصور» توسعه مییابد؛ این خط سیر در طول تصور ما در حال مبارزه علیه دیگری ستمگر شکل میگیرد. این «ما» به دلیل نارضایتی از وضع موجود که گذشته آن را هدایت میکند متحد شده و نسبت به آیندههای جایگزین گشوده است. این قبیل تصورات بهواسطهی مصنوعات فرهنگی پرورش و ترویج مییابند. درنظرگرفتن اهمیت این موضوعات ما را دعوت میکند تا سیرِ تکوین جنبشهای اجتماعی در حال وقوع را بسنجیم. بهعنوانمثال، آغازِ مالیات بر سوخت در سال 2019 که ابتکاری ملموس با پیامدهای منفیِ قابل تصوّر بود، جنبش جلیقه زردهای فرانسه را به راه انداخت؛ مردم گرد هم آمدند و به واسطهی نارضایتیها و خواستهای متکثّری که داشتند با تمرکزی حداقلی متحد شدند تا با نابرابریهای درحالرشد مبارزه کنند.
بیشتر بخوانید:
مصنوع جلیقهای زرد به وجود آمد تا جنبش را بازنمایی کند و بدین جهت انتخاب شد چرا که شدیداً قابل رویت، با صنایع طبقهی کارگر مرتبط و به شکل گستردهای بهمثابهی نشانی از رنج انسانی فهمیده میشود. سرانجام حکومت مباحث عمومی را بهگونهای سازمان داد تا تصورات انتزاعی و پراکنده را تصریح کند و آنها را تبدیل به اهداف غیرانتزاعی (منسجم) سازد. بااینحال، با وجود محدودیتهای اجتماعی - سیاسی حاکم بر تصوّرات آلتنرناتیو (همراه سرکوب شدید)، جنبش بخشی از نیروی حرکت خود را از دست داد. علیرغم نبود نتایج محسوس (عینی)، جلیقه زرد به نمادی قدرتمند از مقاومت تبدیل شد که در سراسر جهان مورد اقتباس قرار گرفت و بهسرعت برای اعتراض به اصلاحات حقوق بازنشستگی مکرون در ژانویه 2020 برانگیخته شد.
در این متن ما به مقصود خویش رسیدیم تا نشان دهیم تحلیل جنبشهای اجتماعی از دریچهی «تصور» به ما اجازه میدهد تا پیشروی جنبشها را از زمان پدیدار شدنشان، بهواسطهی تحولات، تا هنگام پیروزی احتمالی یا حتی زوالشان دریابیم؛ همچنین ما از محققان دعوت به عمل میآوریم تا به تحقیق در باب نیروی محرکه «تصور» در جهتدهی تغییرات اجتماعی، ادامه دهند.
متن حاضر ترجمهی مقالهی (Imagination and social movements) از Hana Hawlina, Oliver Clifford Pedersen and Tania Zittoun است.
[1] . community gardening initiatives
[2] . Yellow vests
[3] . Extinction Rebellion
[4] . artivism
[5] . prolepsis
[6] . de Saint-Laurent
[7] . Power
[8] . The Infinity Theory of Social Movements
این نظریه پیشبینی میکند که یادآوری، تصورکردن، و احساس محرومیت نسبی، یا رفتار ناعادلانه، زیربنای تمام جنبشهای اعتراضی اقتصادی است.
[9]. food activism
[10] Climate fiction
دیدگاه خود را بنویسید