مترجمان: پارسا شامحمدی و فرزام فتحی

نظریه‌پردازی‌کردن درباره‌ی پدیده‌ی گرافیتی مدرن به جهت پیچیدگی و جامع بودن ماهیت آن امری دشوار است. این مقاله قصد دارد گرافیتی را به‌مثابه‌ی پدیده­ای ترکیبی در نظر بگیرد که رسالت هنری مخابره‌کردن وضعیت‌­های هیجانی را با رسالت بیان ایده‌­های اجتماعی (شامل اعتراض و حتی در مواردی انقلاب) و همچنین وظیفه‌ی برقرارکردن ارتباط میان فرهنگ‌­های متفاوت (هم فرهنگ‌­های عصرهای متفاوت تاریخی و فرهنگ‌­های محلی و هم خرده‌­فرهنگ‌­های ساکنین شهر) ترکیب می‌­کند. این رویکرد به‌واسطه‌ی نمونه‌های تاریخی‌ای از نقاشی‌­های دیواری مکزیکی به نمایش گذاشته می‌­شود. بر مبنای رویکرد ارائه شده، گرافیتی‌­های عربی معاصر که پس از رویدادهای بهار عربی انگیزه‌ی قوی‌­ای برای توسعه پیدا کرده‌­اند را بررسی می‌­کنیم.

برای آگاهی بیشتر:

درآمدی بر فیلم آزمایش زندان استنفورد (The Stanford prison experiment)


1. مسئله گرافیتی

در بسیاری از شهرهای مدرن بزرگ، گرافیتی عامل قدرتمندی است که بر سرشتِ محیط شهری تأثیر می‌­گذارد. گاهی گرافیتی‌­ها چنان سیمای شهر را تغییر می‌­دهند که معماری شهر در پس‌­زمینه‌ی آن عقب می‌­نشیند، گویی که خصیصه‌های واقعی یک چهره زیر لایه‌ی انبوهی از آرایش پنهان می‌­شود (Gastman, 2016). اما تا کنون، مطالعات شهری از ضعف نظری­ای رنج می­برد که به ما اجازه نمی­‌دهد تا پدیده‌ی گرافیتی را به‌درستی فهم نموده، دسته‌­بندی کرده­، و مهم‌­تر از همه توسعه‌ی آن را مدیریت کنیم. در میان هنرهای تجسمی متنوع، گرافیتی قلمرویی است که ضعف نظری آن در مقابل ابعادِ عملی آن مشخصاً عیان است (McCormick, 2010).

رویکردهای متعددی برای مطالعه‌ی گرافیتی معاصر وجود دارند. نقد هنری سنتی، این پدیده را هم تراز با بسیاری دیگر از تکنیک‌­ها و جریان‌­های نقاشی دیواری قرار می‌­دهد. در این مورد مشخص می‌­شود که گرافیتی کهن‌­ترین نوع از هنرهای زیباست، و تبار آن به نقاشی‌­های روی صخره­‌ها در دوران پارینه‌­سنگی بازمی‌­گردد. نقاشی‌­های معابد مصری و کاریکاتورهای تراشیده شده روی دیوارهای معابد یونانی نیز در همین رده هستند. گاهی داشتن رویکرد تاریخی به مطالعه‌ی گرافیتی نتایج بی­نظیر و شگفت‌­آوری را به همراه می‌­آورد. به‌عنوان‌مثال، گروهی از زبان‌­های باستانی عربی (زبان­‌های الصفائیه) تنها از طریق نوشته‌­های پیش از میلاد مسیح که توسط «هنرمندان گرافیتی» باستانی بر روی صخره‌­های صحرای الصف در مرز سوریه و اردن تراشیده شده­‌اند، شناخته شدند (تصویر 1) (al-Jallad, 2015). 


(تصویر 1. تصویری از یک شتر و نوشته‌­ای به خط الصفائیه. 1 قرن پیش از میلاد مسیح)


متأسفانه، این رویکرد هیچ توصیه‌ی عملی‌­ای درباره‌ی مهم‌­ترین مسائل گرافیتی مدرن فراهم نمی‌کند؛ نظیر اینکه چطور باید با این پدیده رفتار کرد؟ امروزه گرافتی چیست؟ آیا نوعی مندلیسم و تعرضی است به «حق بر شهر»؟ یا بالعکس، راهی­ست برای واقعیت بخشیدن به این حق مسلم؟ متخصصان تاریخ هنر می‌­گویند: «تنها در گذرِ یک الی دو هزار سال، گرافیتی مدرن تبدیل به سوژه‌ی تحقیقات و نمایش موزه‌­ها خواهد شد. ما تنها باید صبر کنیم و زمان همه چیز را سر جای خود قرار خواهد داد.» اما برای ما که در اینجا و اکنون زندگی می‌­کنیم و می‌­خواهیم محیط شهری را راحت­‌تر و سالم‌­تر سازیم، چنین توصیه­‌هایی کمک کننده نیستند.

جامعه­‌شناسان و روان‌شناسان z اجتماعی، گرافیتی را به‌مثابه‌ی تجلّیِ مسائل اجتماعی می‌­بینند. بخش مورد تبعیض و عاصی جمعیت شهری، خواست خود برای تغییر و اعتراضشان بر علیه وضع موجود در زندگی را از طریق گرافیتی بیان می‌­کنند. بااین‌حال، این رویکرد تناقض موجود در درون شیوه‌ی برخورد با پدیده‌ی گرافیتی را حل نمی‌­کند. بله، هر شهروندی حق دارد با این یا آن جنبه از زندگی شهری مخالفت کند. اما گرافیتی دقیقاً همان ناحیه‌­ای است که آزادی شخصی هر فرد [می‌تواند] به‌سادگی منجر به تجاوز به آزادی دیگران شود. همچون جنبش‌­های آوانگارد نقاشی سه‌پایه، گرافیتی می‌­تواند و چه‌بسا بهتر است که انقلاب‌­ها و گرایش‌های نوآورانه را بیان کند. اما هم‌زمان گرافیتی نظیر معماری، ابژه‌ی «تظاهرات خشونت‌­آمیز» است. اگر کسی نقاشی مدرن را دوست نداشته باشد، هیچ­کس آن شخص را مجبور نخواهد کرد تا نقاشی‌­های نئواکسپرسیونیست‌­ها را تحسین کند. اما «نقاشی‌­های روی سنگ» هنرمندان گرافیتی معاصر به‌ناچار در دایره‌ی دید بسیاری از شهروندان قرار می‌گیرد که ممکن است این افراد فارغ از سلایق شخصی و واکنش‌­هایشان تبدیل به ناظران بی‌اراده شوند. چنین خشونت بصری‌­ای چگونه توجیه می‌­شود، مقیاس آن چیست و آیا ممکن است که آن را در محدوده‌­ای منطقی حفظ و نگه داریم؟ (Paknite et al., 2019)

معماری در تئوری و عمل به‌طورکلی گرافیتی را نفی می‌­کند. پروژه­‌های معماری تقریباً هیچ­گاه این امکان را در نظر نمی‌گیرند که پس از ساخت، نمای خارجی یک ساختمان با نقاشی‌­های دیواری پوشانده خواهد شد. در مقابل، اکثر هنرمندان گرافیتی نیز به تصویری که پیش‌ازاین با هدفی معمارانه نقاشی شده است توجهی نشان نمی‌­دهند. چنان‌که تکنیک‌­های به‌سازی نمای خارجی ماهرانه‌­تر می‌­شوند، درگیری میان معماران و هنرمندان گرافیتی نیز بیش‌ازپیش تشدید می‌­گردد. تکنیک کلاسیک نقاشی دیواری نیازمند ماه‌­ها کار است. قوطی­‌های رنگ می‌­توانند هزاران مترمربع از دیوار را در ساعات اندکی پوشش دهند. کپسول آتش‌نشانی‌ای که با رنگ پر شده باشد (این تکنیک را با نام «شاشیدن» می‌­شناسند) نقاشی‌کردن صدها مترمربع را در چند دقیقه ممکن می‌­سازد. پروژکتوری لیزری فوراً هر نمای خارجی در مقیاس بزرگ یا کل اثر معمارانه را با یک تصویر می‌­پوشاند؛ لذا نیاز به فهم تأثیر روزافزون گرافیتی بر خواص بصری محیط شهری بیشتر و بیشتر ضروری می­‌گردد (Paknite et al., 2019). 


2. نقاشی دیواری مکزیکی – عظیم‌­ترین گرافیتی در تاریخ

در جستجوی قیاسی برای گرافیتی مدرن، ما به پدیده­ای برخوردیم که تحت عنوان نقاشی دیواری مکزیکی[1] شناخته می‌­شود. این پدیده پیش‌ازاین به‌خوبی از زوایای مختلف مطالعه و بررسی شده است، حدود صدسال پیش (در دهه 1920) نمایان شد و جریان‌­های رایج متعدد را در همان زمان و مکان به خود جلب کرد. «سه رهبر کبیرِ[2]» نقاشی‌های دیواری مکزیک، مارکسیست‌­های انقلابی دو آتشه­ بودند. این مارکسیست‌­ها و آنارشیست‌­ها بودند که سازمان­یافته‌­ترین و تواناترین یگان را در مبارزه بر علیه دیکتاتوری پرفیریودیاز[3] تشکیل دادند. جنگ داخلی مکزیک که هفت سال به طول انجامید، آزمون جدی­‌ای برای سنجش عقیده‌ی راسخ انقلابیون و ایمان آنها به کشورشان بود. دیگو ریورا، خوزه کلمنته اروزکو و داوید آلفارو سیکویروس مردانی بودند که عمیقا و خالصانه مالامال ترکیب عجیب کمونیسم، آنارشیسم، مذهب کاتولیک، و آیین مرگ سرخپوستی بودند که سوسیالیسم مکزیکی آنها را بازنمایی می‌کرد. این شوق و اشتیاق درونی  که در روح آنها مشتعل می‌شد به آنها فرصت دسترسی به عواطف عمیق­شان را داده و همچنین به آنها اجازه می‌­داد که به رفیع‌­ترین قله‌­ها در بیان {خویشتن} دست یابند (Anreus et al., 2012). 

برای آگاهی بیشتر:

کتاب «پژوهش گفتمان»؛ اثر راینر کلر

جنبش نقاشی دیواری مکزیکی تنها شامل انقلابیون دوآتشه نبود؛ بلکه شامل افرادی تحصیل‌­کرده نظیر گرادو موریلو کورونادو[4] معروف به "دکتر اتل[5]"، خاویر گورِرو[6]، فرناندو لِآل[7] و دیگران نیز است. جنبش نقاشان دیواری با قائل‌شدن جایگاهی برای کارلوس مریدا[8] گواتمالایی و روفینودل کارمن آرلانس تامایو[9] بومی آمریکایی، نوعی تنوع‌بخشی در حوزه ملیت بود. این هنرمندان، هنر بومی آمریکایی را به‌خوبی می‌­شناختند و می‌­فهمیدند، و احساس می­‌کردند که «مردمان دورگه[10]» هستند، در واقع خود را درآن‌واحد وارث چندین فرهنگ والا می‌­دانستند. در نتیجه استایل نقاشی دیواری مکزیکی در وهله‌ی اول سرشتی ترکیبی و کامل به خود می‌­گیرد. برخی از عناصر دیوارنگاری‌­ها که نقاشان دیواری مکزیکی آنها را نقش کرده‌­اند به‌سرعت ما را به فیگورهای مسطح کدهای آزتک[11] و نقاشی‌­های معابد مایا در معبد بونامپاکا[12] ارجاع می‌­دهد. این فیگورها به طور متداول تقریبا به نشانه‌­هایی تبدیل شده­‎‌اند و همچنین مملو از پویایی‌­ها و عواطف قدرتمند هستند. آنها ساز می‌­نوازند، جشن می­‌گیرند، می‌­رقصند، می‌­جنگند، یکدیگر را شکنجه کرده و می‌­کشند - به‌طورکلی، آنها زندگی‌­ای کامل و غنی را زیست می‌کنند (تصویر 2) (Miller, 2023). 


(تصویر 2. دیوارنگاری­‌های معبد بونامپاکا. قرن هشتم پس از میلاد مسیح، نزدیک مرز گواتمالا)


در آثار بسیاری از نقاشان دیواری، تجلی و بیان اثر را به‌وسیله تکنیک‌­های چندگانه مشابه آنچه در آثار باروک کلاسیک دیده می‌شود، متعالی‌­تر می‌­کنند. با پیچ‌وتاب دادن، ساختارهای چندگانه پیچیده به‌صورت انبوه سطح دیوارنگاره‌­ها را پر می‌­کنند، هیچ نقطه‌ی خالی‌­ای باقی نمی‌­گذارند و هر جزء دیوار را با رنگ‌­های پویا و شاخص پر می‌­کنند. 

در نهایت آثار رسم شده بسیاری از نقاشان دیواری مکزیکی، کنایه‌آمیز و سرشار از طنز جسورانه است که همین موضوع آنها را به آثار هنرمندان آوانگارد روس و جنبش دادائیسم شبیه می‌­کند. به‌عنوان‌مثال در اینجا قطعه‌­ای از نقاشی دیواری اوروزکو به نام «تمدن‌­سازی آمریکایی» را می‌بینیم (Dartmouth College, 1932-34): اجساد در رداها و کلاه­‌های آکادمیک به‌دنیاآمدن یک بچه اسکلت را مدیریت می‌­کنند. خردِ کتابی که در هنگام به‌دنیاآمدن مرده است دانشگاه­‌ها را پر می‌­کند، و حقیقتِ واقعیِ زندگی در پیکره و سیمای ساده و حتی بدوی کشاورزان و کارگران است (تصویر 3).


 (تصویر 3. نقاشی «حماسه تمدن‌سازی آمریکایی» اثر «خوزه کلمنته اروزکو»)


آمیزش قابل‌­توجهی از عناصر مختلف فرهنگ بصری جهان، به‌واسطه‌ی دلبستگی‌­ای انقلابی و مشتاقانه به هم پیوند داده شد و در زمان مناسب پدیدار گشت. دوره‌ی پس از جنگ جهانی اول زمانی بود که ملت‌­های آمریکای شمالی ضرورت نیاز به غلبه بر وابستگی فرهنگی­شان به اروپا را احساس کردند. قدرت‌­های اروپایی درهم‌شکسته و امپراتوری‌هایی که یکی پس از دیگری سقوط می‌­کنند - تمام اینها انگیزه‌ی قدرتمندی ایجاد کرد تا برای خودشان به دنبال فرهنگ آمریکایی متمایزی بگردند. نقاشی‌­های دیواری مکزیکی تبدیل به اولین پدیده­‌های بی‌­همتا برای مردمان آمریکا شدند و هیچ­‌گونه نمونه‌­هایی که مستقیماً مشابه آنها باشد نیز در اروپا وجود نداشت، بدین شکل هنرمندان مکزیکی خود را محبوب یافته و تقاضا برای آثارشان بالا رفت. محبوبیت آنها شامل مشتری­‌های ثروتمندی از کشور همسایه‌­شان یعنی ایالات متحده آمریکا بود. میلیونرهای آمریکایی علی‌رغم ایده‌­های کمونیستی و بیزاری از ثروتمندان که نقاشی‌­های دیواری عظیم وجود داشت، سخاوتمندانه برای آثار نقاشان دیواری هزینه می‌­کردند. «سه رهبر کبیر» همچنین تأثیر بسزایی در تولد اولین جریان‌­های هنری مستقل در آمریکا یعنی اکسپرسیونیسم انتزاعی داشتند. می‌دانیم که جکسون پولاک به‌عنوان دانشجوی انجمن دانشجویان هنر در کلاس توماس هارت بنتون، در اوایل دهه‌ی 1930 با آثار جوزه اوروزکو و دیگو ریورا آشنا شد و سرشار از برانگیختگی­ میهن‌­دوستانه و روح منطقه‌گرایی آمریکایی بود. بعدها پولاک پس از تبدیل‌شدن به یک نماد و یکی از «بزرگ‌ترین نقاشان آمریکایی»، هم از تصاویر و هم از متدهای تکنیکی اجداد مکزیکی‌­اش در آثار خود بهره برد (Campbell, 2003).

بنابراین، حال به بررسی مؤلفه‌های قدرتمند و پربار خیزش فرهنگ بصریِ مکزیکی (و سپس کاملاً آمریکایی) می‌پردازیم:

  • تحصیلات و فضایل فراوان که پایه‌ای را فراهم می‌کند تا عناصر سنّتیِ [آن] فرهنگ محلّی - منطقه­‌ای را با دستاوردهای فاخر سبک‌­های اروپایی گوناگون، از باروک تا آوانگارد، ترکیب کند.
  • تعهد صادقانه و عمیق به ایده‌ی دگرگون‌کردن جهان، بیزاری از گذشته و باور به آرمان‌­های عدالت اجتماعی که به هنرمندان اجازه می‌­دهد تا خود را در تجارب هیجانی بسیار شدید (آنچه‌ای. ماسلو[13] از آن تحت‌عنوان "تجارب اوج" یاد می‌­کند) نوطه­ور سازند. 

«ضربه یا اثر» موفق در زمانی که جریان‌­های فرهنگی محلی دارای تقاضای فراوان هستند، به‌گونه‌ای که جستجوی هنرمندان با جستجو برای هویت فرهنگی کشور، مردم و نخبگان حاکم، هم‌زمان می­‌شود.


3. گرافیتی در جهان عربی: امروز

در جهان عرب، گرافیتی به‌سرعت طی دوره‌ی جنبش‌­های اجتماعی و جمعی خشن که تحت‌عنوان بهار عربی شناخته می­‌شوند، توسعه یافت. در اوایل دهه‌ی 2010، جهان عرب شامل 23 کشور در خاورمیانه و شمال آفریقا، به وسیله مجموعه‌­ای از انقلاب‌­ها و جنگ‌­های داخلی به حرکت درآمد. در 20 کشور عربی، تحولات منجر به تغییراتی در حکومت‌­ها و حتی فرم‌­های حکمرانی شد. نزدیک به 330 میلیون نفر که جمعیت جهان عرب را تشکیل می‌­دادند، تغییرات اجتماعی ژرفی را تجربه کردند (Siobhán, 2021). 

گرافیتی نقش برجسته‌­ای در رویدادهای بهار عربی ایفا کرد. جنگ اطلاعات بر علیه نیروهای محافظه‌­کار بر روی دیوارهای شهرهای عربی آشکار شد. شعارها، کارتون‌­های سیاسی و پوستر­هایی که مستقیماً بر روی دیوارهای گچی یا بتنی چاپ می‌­شدند همراه با شبکه‌های اجتماعی همچون اینترنت تبدیل به صدای اصلاح‌­گران شد. راه‌­های سنتی تأثیرگذاشتن بر خودآگاه مردم نظیر روزنامه‌­ها، رساله‌­ها، رادیو و تلویزیون به‌وضوح راه را برای نوع جدیدی از رسانه‌ی ارتباط‌جمعی باز کرد. 

برای آگاهی بیشتر:

آپوریا در تریلوژیِ اورستیاِ آیسخولوس

هنگامی که جوش‌وخروش انقلاب به پایان رسید و حسرت تخریب آنچه قدیمی­ست با ساخت واقعیتی جدید جابه‌­جا شد، جنبش گرافیتی به مسیرهای متعدد تقسیم شد. برخی هنرمندان به کارکردن در سبک پوستر­های سیاسی ادامه دادند. برجسته‌­ترین مصداق این مسیر پوشاندن دیوار بتنی کرانه باختری بود. این سازه با ارتفاع 8 متر در ساحل رودخانه اردن قلمروهای فلسطینیان را جدا می‌­کند و سمبلی از مبارزات فلسطینیان برای حقوقشان است. تقریبا تمام نمای دیوار با گرافیتی پوشانده شده است، برخی از این گرافیتی‌­ها سطوح بالای هنری را نشان می‌­دهند (علی‌الخصوص یکی از قطعات نقاشی شده توسط نقاش معروف بنکسی) و برخی از آنها شبیه به خطوط ناخوانای بی‌معنی هستند، اما همه‌ی آنها سرشار از هیجانات قوی خشم و حزن هستند (تصویر4)


(تصویر 4. گرافیتی بنکسی در نزدیکی ایست بازرسی رام الله)

از سوی دیگر مثال­های روشنی از گرافیتی­ها هست که به‌جای جلب‌توجه همگان به‌گونه‌ای خاموش به جستجوی معانی عمیق هستند که این نوع دیوارنگاره‌ها به‌هیچ‌وجه غیرمعمول نیستند.

از سال 2018، شهرهای کازابلانکا و ربت در مراکش میزبان فستیوال­‌های بین­‌المللی گرافیتی بوده‌­اند. رویداد­های پیشرو در میان این رویدادها جدار (بوم‌­های خیابانی[14]) بوده که شامل گردهمایی سالانه هنرمندان فراوان بین‌المللی و مراکشی در ربت است. همچنین فستیوال هنر خیابانی صباغه باغه[15] در کازابلانکا که توسط همان سازمان غیرانتفاعی EAC (البلواره) که از موسیقی معاصر و فرهنگ شهری در مراکش حمایت می‌­کند، برگزار می‌­گردد. توسعه‌ی این فستیوال‌­ها و دیگر فستیوال‌­ها با بودجه‌ی حکومت مراکش در همکاری با نهادهایی نظیر ماروک تلکام[16]، آکادمی هنرهای زیبای کازابلانکا[17] و مراکش بینالی[18] صورت می­‌گیرد. [آنها] با دنبال کردن اکثر مراکز توریستی، حتی در شهرهای کوچک‌تر نظیر صافی و الصویره، فضاهای شهری و حمایت مالی خود را در اختیار هنرمندان گرافیتی گذاشته‌­اند. اکثر آثار در این حوزه در سطوح بالایی از این حرفه و توسط هنرمندانی صورت می‌­گیرد که رودرروی چالش­‌های تکنیکی بی‌­همتا و پیچیده‌­اش می‌­ایستند و آنها را حل می‌­کنند. به عنوان مثال برای فستیوال مراکش بینالی در سال 2016، گیاکومو بوفارینی[19] (با نام مستعار ران[20]) هنرمند ایتالیایی، نقاشی دیواری غول پیکری به ابعاد 6400 متر مربع کشید. وی دو شمایل را در دو سوی متقابل یک رود باریک رو به روی هم کشید که ظاهراً دارند تلاش می‌­کنند با یکدیگر ارتباط بگیرند. این نقاشی دیواری تنها یک دیوار را نمی­‌پوشاند بلکه کل میدان ملاحسن را در شهر ساحلی الصویره می­‌پوشاند (تصویر5)


(تصویر 5. دیوارنگاری‌­ای از گیاکومو بوفارینی (معروف به RUN) برای فستیوال مراکش بینالی 2016)


اگرچه این جریان هنر خیابانی به جهت وابستگی‌­اش به ساختارهای فدرال و شرکتی، پتانسیل اصلی خود را برای مبارزه و مقاومت از دست می­‌دهد، اما خلق نقاشی‌­های دیواری غول‌پیکر، پیچیده و گران­‌قیمت را ممکن می‌­سازد. 

قاهره در مصر مثال­‌های برجسته‌­ای از آثار گرافیتی خطاطی را نشان می‌­دهد. بهتر است بدانیم که خطاطی عربی پدیده‌­ای ممتاز در جهان هنرهای زیبا است. زبان عربی کلاسیک در بسیاری از مناطق به‌عنوان زبان مقدس قرآن دارای احترامی بسیاری در نظر گرفته می‌­شود، و همین موضوع توسعه‌ی خطاطی را برای قرن‌­های متمادی برانگیخته کرده است. ظرافت، تنوع و هارمونی حروف الفبای عربی را تنها می‌­توان با خطاطی هیروگلیف چینی مقایسه کرد. اما در اینجا، چنانچه در بسیاری از دیگر طرق، دوگانگی و بافت مغایر فرهنگ عربی مدرن تحت‌تأثیر واقع شده است. تاریخ قرن‌­های متمادی خطاطی عربی که شدیداً با اسلام مرتبط است، به آن سایه مسلمی از دین‌­مداری محافظه­‌کارانه می‌بخشد. به‌عنوان‌مثال اثر هنرمند تونسی ال­سید در محله زبالین قاهره را بنگرید. نام اثر «ادراک» است و قطعه‌­های نوشته خطاطی عربی بر روی ساختمان‌­های متعددی نقش می‌­بندد، به شکلی که این نوشته را به‌صورت یک کل تنها می­‌توان بر روی نقطه خاص بالای تپه مجاور مشاهده کرد. نوشته، کلمات قدیس مسیحی آنازیوس را بازگو می‌­کند: «اگر کسی بخواهد که نور خورشید را به‌وضوح ببیند، باید ابتدا چشم‌­های خود را پاک کند» (تصویر 6).


(تصویر 6. نقاشی دیواری­‌ای از هنرمند تونسی ال­سید در منطقه زبالیین قاهره)


پادشاهی اردن هاشمی از جمله کشورهایی است که بدون تغییری در فرم حکومت، از بهار عربی نجات یافت. بااین‌حال هنر گرافیتی در امّان، پایتخت اردن، شکوفا بوده و میوه زیبایی به بار می‌­آورد. بهتر است بدانیم که هنر خیابانی در اردن تحت کنترل حکومت سخت­گیرانه‌­تری نسبت به سایر کشور­های عربی است، اما به شکل متناقضی این موضوع آنها را در مضیقه قرار نمی‌دهد؛ بلکه به‌جای آن اصالت گرافیتی را بر می‌­انگیزد. امّان برای سال‌های متمادی میزبان فستیوال هنر خیابانی بلدک[21] و فستیوال هنرهای شهری که تئاتر البلد با همراهی Deutsche Gesellschaft für Internationale Zusammenarbeit(GIZ) آن را سازماندهی می‌­کند، بوده است. اولین سری این فستیوال در سال 2012 اتفاق افتاد. در سال‌های 2019 و 2020، این فستیوال در دو مرحله اجرا شد - مرحله اول به‌صورت آنلاین (به دلیل پاندمی کرونا) اجرا شد؛ اما بعد از آن بهترین آثار با حمایت کنسولگری فرهنگی بریتانیا[22] و شهرداری‌مان بزرگ[23] در خیابان­‌های امّان منتشر شد (Gröndahl, 2013). 

برای آگاهی بیشتر:

آن‌سوی دیوارهای اردوگاه الدهیشه (اردوگاه پناهندگان فلسطینی): از تصویرسازی محلی تا فراملیتی

آثار این فستیوال نظیر آثار فستیوال‌­های مراکشی، بسیار ملایم به نظر می‌­رسیدند. این آثار فوران هیجانات نبودند؛ اما در عوض بازنمایی‌­هایی از مسائل فعلی جامعه نظیر مهاجرت‌­های دسته‌­جمعی، بحران‌­های محیط­زیستی، جستجوی هویت ملی و نظایر اینها بودند. تقریباً تمام آثار بر مبنای یک یا چند سبک قدیمی غربی (قرن بیستمی)- از سوررئالیسم تا هنر پاپ و هایپر رئالیسم - را شامل می‌شدند. در نتیجه خیالی از کناره­گیری رخ می‌­دهد، هنرمندان گویا جایگاه مشاهده‌­گر را برمی‌­گزینند که جزوی از جریان رویدادهای واقع نیستند، اما این جریان را از جایی بیرون از زمان و فضای واقعی در نظر دارند. 

بااین‌حال، در میان نقاشان گرافیتی امّان می‌­توانید مؤلفانی را پیدا کنید که به دنبال تلفیقی از مناسبت و پیشه‌­وری، سنت و نوآوری، هویت فرهنگی و صدای جهانی هستند. برای مثال نقاشی دیواری‌­ای از نقاش گرافیتی راندا ابو رامه ارجاع می­‌دهد به مبارزه فلسطینیان برای حق بازگشت. او به شکل واقع‌­گرایانه کلیدی طلایی را ترسیم کرد که با شعری خوشنویسی شده از شاعر فلسطینی محمود درویش ترکیب شده بود: «من اهل آنجا هستم و خاطراتش از آن من است.» درعین‌حال برای تزیینات گوشه‌­های نقاشی دیواری از سوزن­دوزی ترتیز فلسطینی الهام گرفته است (تصویر 7).


(تصویر 7. دیوارنگاره‌­ای از هنرمند اردنی راندا ابو رامه)

 

اثر دیگری از هنرمندی با نام مستعار واوی 9-1[24] که اندازه کوچکی دارد (و بر روی چارچوب ترنسفورمر برق شهری کشیده شده است) نشان رپر بریتانیایی-آمریکایی درگذشته، MF Doom را نمایش می­‌دهد. نصفه دیگر نقاشی دیواری شامل این مصرع از موکتا[25](رپر فلسطینی) می‌­شود: «پیرهنت رو توی شلوارت بگذار» (فلسطینی‌­هایی که از مرز جداکننده دو کشور اسرائیل و فلسطین می‌­گذرند باید این کار را انجام دهند تا نشان دهند که اسلحه مخفی نکرده‌اند). این نوشته به خط باستانی "کوفی" است که به شکلی عالی با فرمت مسطیل‌­گونه زمینه اثر هماهنگ است (تصویر8)


(تصویر 8. دیوارنگاره‌­ای از هنرمند اردنی واوی)


متأسفانه، هنرمندان گرافیتی معاصر، بسیاری از میراث سنتی عربی در حوزه‌ی هنرهای بصری را هنوز استفاده نکرده‌اند، هر چند برخی پدیده‌­های قابل‌توجه این میراث به طور چشمگیری با چندفرهنگ‌­گرایی طعنه‌­آمیز که جزءلاینفکی از گرافیتی است، هماهنگ است. به‌عنوان‌مثال، مینیاتورهای کتب عربی از دوره پیشامغول، مانند آثار یحیی بن محمود الواسطی و سایر نگارگران مقامات الحریری، شدیداً با بیان احساسات هنر خیابانی معاصر هماهنگ است (تصویر 9)


(تصویر 9. دیوارنگاره­ای اثر شرکت­‌کنندگان در فستیوال بلدک)


در نتیجه‌­گیری این مطالعه‌ی کوتاه، امیدواریم که توسعه‌ی گرافیتی عربی را به‌زودی به‌مثابه‌ی مصداقی از اینکه چگونه تئوری، تاریخ فرهنگی و عمل مبارزه اجتماعی مسیرهایی را می‌­یابند تا با یکدیگر همکاری کنند، شاهد باشیم.


[1] Mexican Muralism

[2] José Clemente Orozco, Diego Rivera, and David Alfaro Siqueiros

[3] Porfirio Díaz

[4] Gerardo Murillo Coronado

[5] Dr Atl

[6] Xavier Guerrero

[7] Fernando Leal

[8] Carlos Mérida

[9] Rufino del Carmen Arellanes Tamayo

[10] mestizo people

[11] Aztec codices

[12] Bonampaca

[13] A. Maslow

[14] Toiles de rue

[15] Sbagha Bagha

[16] Maroc Telecom

[17] Casablanca Academy of Fine Arts 

[18] Marrakech Biennale

[19] Giacomo Bufarini

[20] RUN

[21] Baladk

[22] British Cultural Consulate

[23] Greater Amman Municipality

[24] wawi9_1

[25] Mukataa