نازنین حسن‌پور

(کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی)

نگاهی کوتاه به مفهوم حک‌شدگی Embeddedness

در دهه‌های اخیر، مرزهای میان دو حوزه کلان اقتصاد و جامعه‌شناسی بیش از پیش دچار تداخل و هم‌پوشانی شده‌اند. یکی از مفاهیمی که نقش محوری در این همگرایی ایفا کرده، مفهوم «حک‌شدگی» (Embeddedness) است؛ واژه‌ای که با نظریه‌پرداز برجسته جامعه‌شناسی اقتصادی، مارک گرانووتر (Mark Granovetter)، پیوندی ناگسستنی دارد. مفهوم حک‌شدگی نقدی اساسی بر نگاه صرفاً عقلانی و بازارمحور به کنش‌های اقتصادی وارد کرده و بستر جدیدی برای فهم رفتارهای اقتصادی در شبکه‌های اجتماعی فراهم آورده است.

در این نوشتار تلاش می‌شود مفهوم حک‌شدگی از منظر گرانووتر بررسی شده، به ریشه‌های تاریخی و نظری آن پرداخته و جایگاه آن در تحلیل‌های اقتصادی-اجتماعی معاصر تحلیل شود. همچنین، با افزودن دیدگاه‌های دیگر پژوهشگران ایرانی و بین‌المللی، تصویری جامع‌تر از این مفهوم ارائه خواهد شد.

نقطه عزیمت - انتقاد از اقتصاد نئوکلاسیک

مارک گرانووتر در مقاله مشهور خود با عنوان Economic Action and Social Structure: The Problem of Embeddedness (1985) به شکلی بنیادین به نقد دو رویکرد غالب در تحلیل رفتارهای اقتصادی می‌پردازد. نخست، اقتصاد نئوکلاسیک که انسان اقتصادی (Homo economicus) را موجودی عقلانی، خودمحور و منفرد می‌داند و تصمیم‌گیری‌هایش صرفاً بر اساس محاسبه سود و زیان صورت می‌گیرد. دوم، رویکرد ساخت‌گرایی افراطی که انسان را تماما محصول ساختارهای اجتماعی می‌پندارد و کنش فردی را نادیده می‌گیرد.

گرانووتر با رد هر دو دیدگاه، استدلال می‌کند کنش اقتصادی «در خلأ» انجام نمی‌شود بلکه در بستر روابط اجتماعی، فرهنگی و شبکه‌ای قرار دارد. به عبارت دیگر، رفتار اقتصادی انسان‌ها «در ساختارهای اجتماعی حک‌شده» است. این حک‌شدگی بدان معناست که تصمیمات اقتصادی نه فقط بر پایه محاسبه عقلانی، بلکه با توجه به روابط شخصی، اعتماد اجتماعی و تجربه‌های گذشته اتخاذ می‌شود.[۱]

ریشه‌های تاریخی مفهوم حک‌شدگی

مفهوم حک‌شدگی اولین بار توسط کارل پولانی (Karl Polanyi) در کتاب تأثیرگذار خود The Great Transformation (۱۹۴۴) مطرح شد. پولانی با مطالعه جوامع پیشاسرمایه‌داری نشان داد که اقتصاد در آن جوامع، نهادی مجزا و خودمختار نبوده بلکه در دل نهادهای اجتماعی، مذهبی و سیاسی «حک» شده بود. از نظر او، تفکیک اقتصاد از سایر ابعاد زندگی اجتماعی، پدیده‌ای مدرن و خاص سرمایه‌داری است

گرانووتر با بازخوانی مفهوم پولانی، آن را از سطح کلان ساختاری به سطح خرد و میان‌فردی منتقل کرد. او با بهره‌گیری از نظریه شبکه‌های اجتماعی نشان داد که حتی در جوامع مدرن نیز نمی‌توان اقتصاد را از شبکه‌های روابط انسانی جدا دانست.[۲]

حک‌شدگی و شبکه‌های اجتماعی

یکی از دستاوردهای برجسته گرانووتر، تأکید بر نقش شبکه‌های اجتماعی در فهم رفتار اقتصادی است. برای مثال، در مقاله مشهور The Strength of Weak Ties (۱۹۷۳)، نشان می‌دهد که افراد اغلب از طریق «روابط ضعیف» — یعنی ارتباطات غیرصمیمی اما گسترده — به اطلاعات جدید، فرصت‌های شغلی و منابع اقتصادی دسترسی پیدا می‌کنند. این یافته برخلاف تصور سنتی اقتصاد نئوکلاسیک است که افراد را بازیگرانی منزوی و مستقل فرض می‌کرد.

گرانووتر استدلال می‌کند که روابط اجتماعی نقش واسطه‌ای در تبادل اقتصادی دارند. در بسیاری از بازارها مانند بازار کار، معاملات ملکی، بازار سرمایه یا حتی کسب‌وکارهای خرد، اعتماد، شهرت و اعتبار اجتماعی نقش تعیین‌کننده‌ای در موفقیت یا شکست کنشگران اقتصادی ایفا می‌کند. به بیان دیگر، تصمیمات اقتصادی اغلب در «شبکه‌ای از وابستگی‌های اجتماعی» گرفته می‌شود که به صورت غیررسمی اما مؤثر جهت‌گیری کنشگران را تعیین می‌کند.[۳]

حک‌شدگی در اقتصاد معاصر

در سال‌های اخیر، مفهوم حک‌شدگی به عنوان ابزاری تحلیلی در حوزه‌های متنوعی مانند کارآفرینی، اقتصاد غیررسمی، بازارهای بومی، فساد و اقتصاد دیجیتال به کار رفته است.

در مطالعات مربوط به کارآفرینی، پژوهشگران نشان داده‌اند که بسیاری از کارآفرینان برای تأمین سرمایه، بازاریابی محصولات یا جذب نیروی انسانی به شبکه‌های خانوادگی، قومی یا دوستی خود متکی هستند. در اینجا، حک‌شدگی به عنوان منبعی از سرمایه اجتماعی عمل می‌کند که می‌تواند جایگزین نهادهای رسمی مانند بانک یا بازار کار شود.در حوزه اقتصاد دیجیتال و پلتفرم‌هایی مانند Uber و Airbnb نیز حک‌شدگی نقش مهمی ایفا می‌کند. این پلتفرم‌ها با بهره‌گیری از سیستم‌های امتیازدهی، بازخورد کاربران و الگوریتم‌های اعتمادسازی، نوعی حک‌شدگی دیجیتال ایجاد می‌کنند که فضای معاملات را از بی‌نامی و بی‌اعتمادی خارج کرده و تعاملات انسانی را نزدیک‌تر می‌سازد.

در جامعه‌شناسی اقتصادی ایران نیز پژوهشگرانی مانند نعمت‌الله فاضلی با نگاهی فرهنگی به بازار و کنش اقتصادی به نوعی از حک‌شدگی اشاره کرده‌اند. از منظر فاضلی، بازار نه صرفاً فضای اقتصادی بلکه عرصه‌ای از تعاملات فرهنگی و اجتماعی است.[۵]

نقدها و چالش‌های نظریه حک‌شدگی

با وجود جذابیت و کاربرد گسترده نظریه حک‌شدگی، این مفهوم از سوی برخی نظریه‌پردازان مورد نقد قرار گرفته است. یکی از مهم‌ترین نقدها، کلی‌بودن مفهوم حک‌شدگی و دشواری عملیاتی کردن آن در تحقیقات تجربی است. به عبارت دیگر، تعیین دقیق حدود و انواع حک‌شدگی در شرایط مختلف، چالشی روش‌شناختی برای محققان محسوب می‌شود.

برخی مطالعات همچنین نشان داده‌اند که حک‌شدگی می‌تواند پیامدهای منفی نیز داشته باشد. برای مثال، شبکه‌های اجتماعی بسته ممکن است منجر به تبعیض، انحصار یا طرد گروه‌های بیرونی شوند. در چنین مواردی، حک‌شدگی نه‌تنها به کارایی اقتصادی کمک نمی‌کند، بلکه به بازتولید نابرابری و محرومیت اجتماعی نیز می‌انجامد.

افزون بر این، برخی منتقدان مانند بکت (Beckert) معتقدند که گرانووتر توجه کافی به ساختارهای کلان قدرت، نهادهای رسمی و نیروهای اقتصادی جهانی نداشته و تمرکز بیش‌ازحد بر تعاملات میان‌فردی داشته است. در نتیجه، تحلیل‌های مبتنی بر حک‌شدگی ممکن است در درک تغییرات کلان اقتصادی یا تحولات ساختاری ناتوان باشند.[۶]

گسترش مفهوم حک‌شدگی در ادبیات فارسی

در ادبیات جامعه‌شناسی اقتصادی ایران، مفهوم حک‌شدگی به تدریج جای خود را در میان پژوهشگران باز کرده است. آثار اندیشمندانی چون بیژن عبدالکریمی، نعمت‌الله فاضلی و محمد فاضلی نشان می‌دهد که تحلیل اقتصادی بدون در نظر گرفتن بسترهای فرهنگی و اجتماعی ایران ناقص است. به‌ویژه در جوامعی با ساختارهای غیررسمی گسترده، شناخت شبکه‌های قومی، مذهبی، خویشاوندی و حتی صنفی برای فهم رفتار اقتصادی ضروری است.

برای نمونه، در پژوهش‌های میدانی درباره اقتصاد بازار تهران یا بازارهای محلی در شهرهای کوچک، حک‌شدگی روابط اقتصادی در شبکه‌های اعتماد، سنت و دین به‌وضوح مشاهده می‌شود. این پدیده گاه سبب تسهیل در مبادله و گاه منجر به طرد نوآوران یا بازیگران تازه‌وارد می‌شود.

حک‌شدگی در اقتصاد ایران

در زمینه اقتصاد ایران، مفهوم حک‌شدگی به‌ویژه در تحلیل بازارهای سنتی و روابط اقتصادی غیررسمی اهمیت می‌یابد. برای مثال، در بازار تهران، روابط خویشاوندی، مذهبی و قومی نقش مهمی در شکل‌گیری اعتماد و انجام معاملات دارند. این شبکه‌های اجتماعی به‌عنوان ساختارهای حک‌شده، رفتارهای اقتصادی را هدایت کرده و در بسیاری موارد جایگزین نهادهای رسمی می‌شوند.

مطالعات میدانی در شهرهای مختلف ایران نشان داده‌اند که روابط اجتماعی و فرهنگی تأثیر بسزایی بر تصمیم‌گیری‌های اقتصادی دارند. برای نمونه، در بازارهای محلی، فروشندگان و خریداران بر اساس شناخت شخصی و اعتماد متقابل معاملات خود را انجام می‌دهند که این امر نشان‌دهنده حک‌شدگی عمیق روابط اقتصادی در بستر اجتماعی است.

حک‌شدگی و توسعه اقتصادی

مفهوم حک‌شدگی همچنین در تحلیل فرآیندهای توسعه اقتصادی اهمیت دارد. در جوامعی که روابط اجتماعی قوی و شبکه‌های اعتماد گسترده‌ای وجود دارد، انتقال اطلاعات، همکاری و هماهنگی میان کنشگران اقتصادی تسهیل می‌شود. این امر می‌تواند به افزایش کارایی اقتصادی و تسریع فرآیندهای توسعه منجر شود.

با این حال، حک‌شدگی بیش از حد نیز می‌تواند مانعی برای نوآوری و تغییرات ساختاری باشد. در جوامعی که روابط اجتماعی بسیار بسته و انحصاری هستند، ورود بازیگران جدید به بازار دشوار می‌شود و این امر می‌تواند به رکود اقتصادی منجر شود.

جمع‌بندی

مفهوم حک‌شدگی با تأکید بر نقش ساختارهای اجتماعی در رفتارهای اقتصادی، دیدگاهی جامع و چندبعدی نسبت به اقتصاد ارائه می‌دهد. این مفهوم با رد نگاه صرفاً عقلانی و منفرد به کنش اقتصادی، بر زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی و شبکه‌ای تأکید می‌کند. در جهان امروز که فناوری‌های دیجیتال روابط اجتماعی را بازتعریف کرده‌اند، حک‌شدگی همچنان مفهومی زنده و پویاست. چه در بازارهای سنتی و چه در اقتصاد پلتفرمی، حک‌شدگی ابزاری نظری برای درک پیچیدگی‌های رفتار اقتصادی باقی می‌ماند.


بیشتر بخوانید:

1. نقش اصلاحات ارضی در تغییر ساختار ارباب – رعیتی

2. اخلاق پروتستان و روح سرمایه‌داری

3.کارل مارکس، پدیدآورنده‌ی کمونیسم


منابع

  1. Granovetter, M. (1985). Economic Action and Social Structure:The Problem of Embeddedness. American Journal of Sociology, 91(3), 481–510.
  2. Polanyi, K. (1944). The Great Transformation: The Political and Economic Origins of Our Time. Beacon Press.
  3. Granovetter, M. (1973). The Strength of Weak Ties. American Journal of Sociology, 78(6), 1360–1380.
  4. عبدالکریمی، بیژن. (۱۳۹۶). درآمدی بر جامعه‌شناسی اقتصادی. انتشارات نقد فرهنگ.
  5. فاضلی، نعمت‌الله. (۱۳۹۲). فرهنگ و بازار: خوانشی فرهنگی از اقتصاد. تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
  6. Beckert, J. (2007). The Great Transformation of Embeddedness: Karl Polanyi and the New Economic Sociology. MPIfG Discussion Paper 07/1, Max Planck Institute for the Study of Societies.
  7. فاضلی، محمد. (۱۳۹۸). جامعه‌شناسی اقتصادی ایران: نگاهی به رفتار اقتصادی در بستر فرهنگی. تهران: نشر نی.
  8. سوئدبرگ، ریچارد و گرانووتر، مارک. (۱۳۹۵). جامعه‌شناسی اقتصادی: ساخت اجتماعی و کنش اقتصادی. ترجمه علی‌اصغر سعیدی و زهره صفدری. تهران: موسسه تیسا ساغر مهر.(Gisoom)