سمانه کوهستانی

در میان هیاهوی زندگی مدرن، گاه به دنبال لحظاتی از آرامش و سکوت می‌گردیم که فرصتی برای تأمل در مورد خود و دنیای اطرافمان به ما بدهد. فیلم «روزهای عالی» به کارگردانی ویم وندرس، ما را به سفری ژرف و تأمل‌برانگیز به دنیای یک نظافتچی در شهر توکیو می‌برد.

هیرایاما، با بازی کوجی یاکوشو، مردی میانسال و مجرد است که زندگی ساده، یکنواخت و منظمی دارد. او هر روز صبح با طلوع آفتاب از خواب بیدار می‌شود و وظایف خود را با دقت و ظرافت انجام می‌دهد. حرکات موزون او هنگام نظافت توالت‌ها، گویی رقصی ظریف و شاعرانه را به تصویر می‌کشد. سکوت و انزوا، یار همیشگی هیرایاما در طول روز هستند. او در سکوت به نظاره‌ی انسان‌های مختلفی می‌پردازد که از توالت‌های عمومی استفاده می‌کنند، شاهد لحظات شادی، غم، اضطراب و تنهایی آنهاست، اما خود در سکوت غرق شده و درگیر دنیای پرهرج و مرج بیرون نمی‌شود.

یکی از مضامین اصلی فیلم «روزهای عالی»، نظم و انضباط در دنیای مدرن است. هیرایاما، به عنوان نمادی از انسان مدرن، زندگی خود را بر پایه‌ی نظم و انضباط بنا کرده است. از برنامه‌ریزی دقیق روزانه گرفته تا حرکات موزون و حساب‌شده هنگام نظافت، همه چیز در زندگی او نظم و انضباط خاصی دارد. گویی این نظم و انضباط، به زندگی‌اش معنا می‌بخشد.

برای آگاهی بیشتر:

تحلیلی بر فیلم کَفَر­ناحوم (Capernaum)

با وجود سادگی و روزمرگی زندگی هیرایاما، فیلم «روزهای عالی» سرشار از زیبایی است. کارگردان سعی دارد با ظرافت تمام، زیبایی‌های نهفته در زندگی روزمره را به تصویر بکشد. از انعکاس نور خورشید در آب توالت‌ها گرفته تا حرکات موزون هیرایاما هنگام نظافت. زیبایی بصری و توجه به جزئیات و امور معمولی زندگی در این فیلم مهم است. گویی وندرس می‌خواهد به ما نشان دهد که زیبایی را می‌توان در ساده‌ترین چیزهای زندگی یافت، در جزئی‌ترین و بی‌اهمیت‌ترین چیزها. به شرطی که با نگاهی ظریف و شاعرانه به آنها بنگریم. به بیانی بهتر می‌توان گفت فیلم «روزهای عالی» بر جستجوی معنای زندگی در دنیای مدرن تأکید می‌کند. هیرایاما شخصیت اصلی فیلم، با وجود زندگی ساده و سرشار از تنهایی خویش، در جستجوی معنایی عمیق‌تر برای زندگی است. او در اوقات فراغت، از درختان و گل‌ها عکس می‌گیرد، به موسیقی‌های قدیمی گوش می‌دهد و کتاب می‌خواند. گویی همین فعالیت‌های معمولی، تلاشی است برای یافتن زیبایی و معنا در دنیای اطراف و رهایی از یکنواختی و روزمرگی.



ناگفته نماند که از دیگر ویژگی‌های بارز فیلم، سکوت حاکم بر آن است. در دنیای پر هیاهوی مدرن، سکوت به‌مثابه‌ی فضایی برای تأمل و تفکر عمل می‌کند. سکوت در این فیلم، به مخاطب فرصتی برای شنیدن صدای درون خود و ارتباط ژرف‌تر با دنیای اطرافش می‌دهد. گویی وندرس می‌خواهد به ما یادآوری کند که در سکوت است که می‌توان به درک عمیق‌تری از خود و جهان هستی دست یافت. علاوه بر سکوت حاکم بر فیلم، موسیقی نیز در آن نقشی مهم ایفا می‌کند. موسیقی متن این فیلم فضایی لطیف و شاعرانه به فیلم می‌بخشد و به مخاطب در درک عمیق‌تر مفاهیم فیلم کمک می‌کند. موسیقی‌های نوستالژیک پخش شده در ماشین هیرایاما احساسات و افکار درونی هیرایاما را بیان می‌کند و به تماشاگر امکان می‌دهد تا با او همذات‌پنداری کند.

یکی دیگر از مضامین مهم نهفته در فیلم، تنهایی انسان مدرن است. هیرایاما، با وجود زندگی ساده و منظمی که دارد، در اعماق وجودش احساس تنهایی می‌کند. او در سکوت به نظاره‌ی انسان‌های مختلف می‌پردازد، اما هیچ ارتباط عمیقی با آنها برقرار نمی‌کند. گویی او در دنیای خود غرق شده و از دنیای اطرافش فاصله گرفته است. این تنهایی، در حرکات موزون و حساب‌شده‌ی او هنگام نظافت نیز قابل مشاهده است. او با این حرکات، در تلاش است تا تنهایی خود را پنهان کند و به نوعی با آن کنار بیاید. او در سکوت به تأمل در مورد زندگی خود می‌پردازد و به دنبال راهی برای رهایی از تنهایی و یافتن آرامش درونی است. درنهایت می‌توان گفت، این فیلم به مخاطب فرصتی برای تأمل در مورد تنهایی خویش و یافتن معنای زندگی در دنیای مدرن می‌دهد.